ارسال شده در: 1395/11/21 از دسته مطالب: عمومی
١. پذیرش ناتوانی در برابر اعتیاد
شکی نیست که اعضای خانواده فرد معتاد نیز تحت تاثیر بیماری اعتیاد قرار می گیرند. زندگی آنها اغلب در حال دست و پنجه نرم كردن با اعتیاد و عواقب ناگوار آن می باشد. آنها به طور جدی با احساس عصبانیت و نا امیدی رو به رو شده و در برابر بیماری اعتیاد و پیامدهای ناگوار آن احساس ناتوانی می کنند. آنها نیز سال های زیادی از عمر خود را درحال مقابله با این بیماری صرف کرده و در این راه به اندازه خود فرد معتاد دچار بدبختی و فلاکت می شوند. زمانی که بیماری اعتیاد در خانواده ای وجود داشته باشد، هیچ یک از اعضا از آسیب های ناشی از آن در امان نخواهد بود. اما خبر خوب این است که صرفنظر از اعتیاد فرد معتاد، اعضای خانواده می توانند راهی برای بهبودی خود پيدا کرده و زندگی با کیفیت تری را در پیش بگیرند. شايان ذكر است که رسیدن به این زندگی جدید، فقط به انتخاب و پذيرفتن مسئوليت بهبودی توسط اعضای خانواده بستگی دارد. در حقيقت اعضای خانواده فرد معتاد بر سر یک دو راهی انتخاب قرار دارند: اول: پذيرفتن اين مسئله كه اعتياد يك بيماری است و اعضای خانواده هيچ قدرتی برای كنترل یا مقابله با آن ندارند. دوم: انتخاب مسیر سخت تر و تلاش برای كنترل بيشتر فرد معتاد و سعی در مخفی كردن و كوچك جلوه دادن اثرات زيانبار بیماری اعتیاد در زندگی آنها. راه اول به آرامش و سعادت ختم می شود، و راه دوم نتيجه ای جز درد و رنج بيشتر به همراه ندارد. تنها با پذیرش و قبول کردن واقعيت بیماری اعتياد است كه اعضای خانواده او می توانند اولين قدم را به سوی بهبودی خود بردارند.
وسوسه كمك كردن به فرد معتاد برای مواجهه با عواقب کارهایش، شبيه وسوسه و هوس شديد معتاد برای مصرف مواد مخدر می باشد. اعضای خانواده با این که از نتیجه کمک کردن به معتاد آگاه هستند، بازهم در مواقع ضروری از وی حمایت کرده و این کار را برای خود توجیه می کنند. آنها هميشه در اين خيال باطل هستند كه روزی قادر خواهند بود به طريقی رفتار عزيزشان را تغيير دهند. آنها فكر می كنند قدرت و توان اين را دارند كه زندگی خود و فرد مبتلا به اعتياد را سر و سامان بدهند. این تنها خيالی است که از وسواس فكری آنها برای نجات عزيزشان نشات می گيرد و علیرغم اینکه بارها و بارها ناکارآمد بودن این تلاش ها را تجربه کرده اند، اما باز هم به این رفتار خود ادامه می دهند. در برنامه های 12 قدمی بهبودی خانواده ها به اين گونه افكار كه ناشی از انكار و خيال باطل است، نداشتن سلامت عقل می گويند. موضوع غم انگیزتر این است که این کار يعنی عدم پذیرش اعتياد عزيزشان، باعث می شود كه آنها به مصرف مواد مخدر و رفتارهای مخربشان ادامه داده و در نتیجه زندگی همه خانواده آشفته تر و نابسامان تر شود.
٢. اقدامات برای بهبودی از تاثیرات اعتیاد
اعضای خانواده به بهبود یافتن از اثرات مخرببیماری اعتیاد در زندگیشان نیاز مبرم دارند. بسیاری از اعضای خانواده اغلب برای حفظ خانواده و تطبیق دادن آن با شرایط، رفتارهای ناسازگارانه و ناکارآمد زیادی از خود به نمایش می گذارند. اما به منظور بهبود یافتن از اثرات این بیماری و رسیدن به یک سبک زندگی بهتر، آنها نیز باید مسئولیت احساسات ، تصمیم گیری ها و رفتارهای خود در دوران بهبودی عزيزانشان را بپذيرند. اعضای خانواده معمولاً برای مدت طولانی رفتارها و شرایط غیر قابل تحملی را تحمل می کنند. آنها همه وقت، انرژی خود را صرف تصحيح اشتباهات معتاد کرده و دراين فرآیند از زندگی خود غافل می شوند. یکی از اتفاقاتی که مرتباً در خانواده های معتادان رخ می دهد، چرخه پيدا كردن مقصر و سرزنش كردن یکدیگر می باشد. فرد معتاد اغلب به خاطر اين كه نمی خواهد بیماری خود را بپذیرد و اقدامات لازم برای بهبودی را آغاز کند، تقصیر را به گردن اعضای خانواده انداخته و آنها را سرزنش می کند، و متاسفانه اعضای خانواده نیز تحت تاثیر این فرافکنی ها قرار گرفته و این موضوع را باور می کنند. آنها احساس می کنند که بايد عهده دار مراقبت از فرد معتاد و مسئول بهبودی وی باشند. از اين رو زندگی خود را صرف مراقبت و تصحيح رفتارهای مخرب معتاد می نمايند. برای مثال آنها سعی می کنند بر اشتباهات و خطاهای او سرپوش بگذارند، مشکلات او را رفع کنند و یا مصئولیت های رها شده ی او را انجام بدهند.
اعضای خانواده “کمک” به معتاد را ادامه می دهند و او را قادر می سازند تا به اعتیاد خود ادامه دهد. آنها معمولاً به دلیل عدم آگاهی از ماهیت بيماری اعتياد و اثرات آن بر روی فرد معتاد و خودشان، به روش های مختلفی سعی در حل کردن مشکلات و به دوش كشيدن مسئوليت رفتارهای ويرانگر آنها را دارند. صرفنظر از انگيزه این كمك ها كه می تواند از روی ترحم و دلسوزی و يا حفظ آبروی خانواده باشد، این نوع حمایت های ناسالم اصولا باعث طولانی تر شدن مصرف مواد مخدر می شود، زیرا فرد معتاد همواره می داند که اعضای خانواده پشتیبان او بوده و عواقب بیماری اعتیاد او را بر عهده می گیرند و به همین دلیل با خیال آسوده تری به مصرف خود ادامه می دهد.
اين چرخه ويرانگر ممكن است ساليان متمادی ادامه یافته و دست آخر به جايی ختم شود كه اعضای خانواده، فرد معتاد را مسئول تمام بدبختی های خود بدانند. در چنین شرایطی اغلب آنها به نقطه ای می رسند که همه اشتباهات و اتفاقات بد زندگیشان را به گردن فرد معتاد انداخته و او را مسئول آن می دانند. به عنوان مثال ممكن است همسريا فرندان فرد معتاد برای تلافی جويی نسبت به اعمال شوهر يا پدرشان، خود نيز به مصرف الكل، مواد مخدر، يا قرص های روان گردان روی آورده و به بیماری اعتیاد مبتلا شوند. آنها فرد معتاد را مسبب بدبختی شان می دانند در حالی که واقعاً فراموش كرده بودند که خودشان نیز حق انتخاب داشتند و می توانستند اجازه ندهند تا بیماری اعتیاد تاثیری بر زندگی آنها بگذارد. اعضای خانواده فرد معتاد باید انتخاب کنند که آیا خود معتاد مسئول کارهای نادرست خود است، یا اینکه آنها باید مسئولیت رفتارها و کارهای او را عهده دار شوند. به عنوان مثال پدر و مادر معتاد برای نپرداختن وجه ضمانت فرزند خود برای خروج از زندان به دلیل اعتیادش حق انتخاب دارند. اگرچه در اين اوضاع و احوال اين انتخاب بسیار دشوار است، اما تجربه نشان داده است که فرد معتاد تنها زمانی آمادگی ترک اعتیاد و وارد شدن در مسیر بهبودی را پیدا خواهد کرد که خودش به تنهایی با پیامدهای بیماری اعتیادش رو به رو شود. اعضا خانواده می توانند با انتخاب خود، يك بار برای هميشه روند اين چرخه معيوب و ويرانگر را قطع کرده و با دوری کردن از حمایت های ناسالم، شانس عزیز معتادشان برای بهبود یافتن از این بیماری خطرناک را افزایش دهند.