ارسال شده در: 1397/4/14 از دسته مطالب: عمومی
یکی از معضلات ریشهای در رابطه با موضوع اعتیاد، تصورات و باورهای غلط درباره اعتیاد است. هرچند که انتظار میرود در قرن ۲۱ و در دورانی که اطلاعات تنها در عرض چند ثانیه در دسترس همگان قرار دارد، آگاهی نسبت به اعتیاد در سطح جامعه بالا باشد، کما اینکه که هر روز تحقیقات علمی بسیاری روی این موضوع صورت میگیرد و هر روز اطلاعات علمی جدیدی در مورد آن منتشر میشود. اما همچنان تفکرات غلط، سنتی و غیرعلمی درباره اعتیاد در بین مردم بسیار رایج است.
شاید به این دلیل که اعتیاد قدمتی با تاریخ تمدن انسان دارد و شاید به این دلیل که مافیای قاچاق مواد در تمامی عرصههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جوامع مختلف نفوذ دارد، موجب شده است که همچنان در رابطه با این موضوع، باورهای غلط به شکلی بسیار عمیق در افکار و اذهان عمومی رایج باشد.
با وجود اینکه این معضل در کشور ما به شکل ریشهدار و گستردهای وجود دارد و تمامی طبقات جامعه را در بر گرفته است، اما همچنان درصد بسیار زیادی از افراد جامعه در مورد این موضوع اطلاعات درستی در دست ندارند، حتی افرادی که، اعتیاد آنها را گریبانگیر کرده است و یا افرادی که در نزدیکان درجه یک خود فرد مبتلا به اعتیاد وجود دارد. هنوز به درستی کسی نمیداند که اعتیاد چیست؟ مواد مخدر و محرک چه هستند و تفاوت آنها چیست؟ آیا اعتیاد فقط بر روی جسم اثر میگذارد؟ آیا اعتیاد همیشه قابل درمان است؟ علت و ریشه اعتیاد چیست؟ روشهای درمان اعتیاد چیست؟ اعتیاد فیزیکی و رفتاری چیست ؟ و بسیاری از سوالات دیگر که بعضاً ندانستن جواب آن بهتر از تصور دانستن جواب اما از نوع نادرست آن است.
هیچکس نمیگوید، جاتون خالی ۱۰ سال پیش نشستم پای منقل دعا کردم که به امید خدا مصرف مواد را شروع کنم. حتی خود این آدم اصلا متوجه نشده چه زمانی معتاد شده است. بر اساس آمارها تقریبا ۲۰% افراد معتادی که شدیداً درگیر بیماری اعتیاد هستند نیز از بیماری خود مطلع نیستند، یعنی نمیدادند که اعتیاد پیدا کردهاند. و اگر به این افراد صفت بیمار را بدهی ناراحت میشوند و میگویند اگه بخواهم همین فردا مصرف را کنار میگذارم. اکثر آدمها همیشه در انکار نقاط ضعفشون هستند.
متخصصان میگویند: اولین اثر مصرف یک ماده روی فرد اگر خوب باشد به احتمال زیاد فرد مصرف را ادامه میدهد و خیلی زود اعتیاد پیدا میکند. فکر کنید اگه یک جوان مضطرب طعم تریاک را بچشد، صد البته که آرام میشود. اما مشکل اینجاست که بلافاصله با لذت مصرف این ماده و حس آرامشی که دنبالش بوده فکر میکند مادهی حیاتی زندگیاش را پیدا کرده، اما در واقع در دام اعتیاد افتاده است. راهحل این است که این افراد باید به روانشناس و روانپزشک مراجعه کنند و درمان را از متخصصین بخواهند.
اگر از متخصصین درمان بپرسید شیشه چیست؟ جواب میدهند: شیشه سرطان اعتیاد، شیشه اعتیادآورترین مادهی مصرفی در ایران است. وسوسههای شیشه خیلی زیاد و این بیماران تقریباً ۳۰ درصدشان هذیان یا به اصطلاح توهم دارند که به سادگی هم درمان نمیشود و سختترین بیماران از نظر درمان محسوب میشوند.
چیزی به اسم مصرف تفننی نداریم. خیلی از مصرفکنندگان کشور ادعا کردند که تفریحی مصرف میکنند و اعتیاد ندارند. علت آن است که آنها فکر میکنند، کنترل شده مصرف میکنند. اما مدتهاست در دام اعتیاد افتادند و خبر ندارند. موادی مثل: هرویین، کراک و شیشه اصلاً مصرف تفریحی ندارند و از همان ابتدا، مصرفکنندهها مستقیم اعتیاد پیدا میکنند. حال عدهای ادعا دارند که حشیش، گل، تریاک را میشود تفننی مصرف کرد. اما همانها را اگر ببینی متوجه اعتیادشان میشوید. مصرف مواد، هرچه قدر هم کم باشد، نشانه ضعف آن شخص است. بعضی از افراد، مصرفکردن مواد را نشانه مرد بودن، خلاف بودن، قدرت و بزرگی میدانند. اما پشت این داستان همان ضعف میباشد که پنهان است.
بعضی افراد میگویند اگر کمی مشروب یا مواد نباشد اصلاً زندگی معنا و لذت ندارد. این دسته از افراد بدون مواد مخدر و مشروب زندگی برایشان بیمعنا است. مصرفکنندگان وقتی ترک میکنند تا مدتها مراکز طبیعی مغزشان درست کار نمیکند. آنها تا مدتها نمیتوانند از یک موسیقی، منظرهی طبیعی یا یک تابلوی هنری لذت ببرند.
در واقع فرد مصرفکننده شکل خاصی ندارد، آن هم مانند سایر آدمها است. بیاید یک بار دیگر به محیط اطراف و دوستانمان با دقت نگاه کنیم و در انتخاب دوست با دقت بیشتر عمل کنیم.
فرد مصرفکننده به خاطر آن کاراکتری که در ذهنش است فکر میکند هنوز اعتیاد پیدا نکرده است. در واقع فرد مصرفکننده، مصرفش روز به روز بیشتر میشود، ساعت خواب و بیداریاش بهم ریخته، احساس افسردگی دارد، افت کارایی و تحصیلی پیدا کرده، مدام پول قرض میگیرد، در طول روز خسته است، مقررات را زیر پا میگذارد، قرص اعصاب زیاد میخورد، با افرادی که اعتیاد دارند، رفت و آمد دارد و خیلی مشروبات الکلی استفاده میکند، جالب اینجاست که خود فرد باور ندارد که اعتیاد پیدا کرده، تناقض اینجاست که درمان، توان روحی و جسمی زیادی میخواهد اما این افراد همهی توانشان را از دست دادهاند و درمان برایشان خیلی سخت و گاهی غیر ممکن است.
مشکل اینجاست که فرد مصرف کننده تصور میکند من هیچ وقت اعتیاد پیدا نمیکنم و اینکه من آنقدر زورم زیاد است که کمر هرچی اعتیاده را بشکنم، اما نمیداند، روزی میرسد کمکم مواد تمام نیرو و توانش را میگیرد و ترک برایش سخت است. تمام تبلیغات در روزنامه و ماهواره مثل (ترک اعتیاد در ۳ ساعت، یا با این کپسول به راحتی میتوانید ترک کنید) همه اینها داستان است. بیماری که ۱۵ سال است مصرف میکند، مواد روح و روانش را تخریب کرده چطور ممکن است در عرض ۳ ساعت یا خوردن یک ماههی کپسول ترک کند؟ ۹۰ درصد اعتیاد بیماری رفتاری محسوب میشود تا یک بیماری فقط جسمی. پس سم زدایی تنها راه حل نیست.
هر شخص بر این باور است که میداند چقدر باید مصرف کند که اعتیاد پیدا نکند، چنین اندازهای وجود ندارد که هر شخص بتواند آستانه اعتیاد شدن را تعیین کند. مرز اعتیاد مشخص نیست. یکی از تعیین کنندههای اعتیاد سیستم عصبی هر فرد و اولین اثرات خوشایند آن است.
متخصصهای قلب و عروق همیشه در سمینارهای تخصصی یادآوری میکنند که گاهی مصرف داروهای ضد فشار خون هم نمیتوانند منجر به کنترل کامل این عامل مخرب شوند. درصد قابل توجهی از بیمارای مبتلا به فشار خون با وجود اینکه قرص ضد فشار میخورند هنوز فشارشان تحت کنترل نیست. در هیچ کتاب و منبع پزشکی ذکر نشده است که تریاک فشار خون را کنترل میکند. مدتی قبل، بیماری با سطح هوشیاری پایین به بیمارستان مراجعه کرد، پزشکان با معاینه متوجه شدند به علت فشار خون بالای درمان نشده سکته ی مغزی کرده است، وقتی از بیمار سوال شد چرا تا به حال فشار خونت رو درمان نکردهای؟ گفت: من تریاک مصرف میکردم، پس نیازی به داروهای ضد فشار خون نبود.
يک باور غلط كه بين بيماران وجود دارد، بر این باورند که مصرف ترياك باعث میشود، قند خون درمان شود. ترياك قند خون را بلافاصله پس از مصرف پایین میآورد، اما براي كاهش قند نياز به كنترل دائمي و مستمر است. استفاده از تریاک عوارض خطرناك ديابت را كاهش نميدهد .
ترياك مثل توتون، سيگار، مواد سمي زیادی از سوختنش به وجود میآورد، پس اگه فردي بهطور مزمن اين مواد سمي را وارد بدنش كند، به مرور زمان به خودش لطمه ميزند. فشار اصلي ترياك روي كبد وارد ميشود.
تا به حال تعداد زيادي پزشك، دندانپزشك، متخصص، مهندس و دانشجو اعتیاد به مواد مخدر پیدا کردهاند. در بين افراد مصرفکننده كشور، آمار تحصيلكردهها خيلي كمتر است. اما بايد بدانيم همه تحصيلكردهها هم در جامعه نياز دارند مهارتهاي زندگي را ياد بگيرند. به عبارتي دانشجوها با تحصيلاتشان نميتوانند به خودي خود، از خطر اعتياد در امان باشند و هوش اجتماعي ميتواند در كنار تحصيل، به عنوان يک واكسن پيشگيرانه عمل كند.
این نكته كمك ميكند تا علت این که ورزش مفید است را بدانیم، براي پيشگيري از اعتياد هم لازم است اما كافي نيست، فردی که شيشه را نشناسد و به اصرار دوستانش كه تجربه كن، براي يک عمر اعتياد كافي است. يک ورزشكار اگه باورهاي غلط داشته باشد ممكن است اعتیاد پیدا کند و زور عضلاني چيزي به دركش از خطر اعتياد اضافه نميكند، درمان اين افراد از بقيه سخت تر است.
يک خانواده متشكل از پدر و مادري كه خودشان خوب هستند، اما داشتن يک فرزند سالم شروط ديگري دارد . آنها بايد بتوانند خوب بودن را به فرزنداشان هم بياموزند . بيمارانی هستند كه پدرشان پزشك است .پس اينها هم در معرض خطر هستند و بايد براي در امان ماندنشان چارهای کنند.
میتوان گفت فردی كه با افراد مصرفکننده رفت و آمد دارد به احتمال زياد اعتیاد پیدا میکند، دوستي با اين افراد باعث میشود در شرايط خاصي مثل غم، با اصرار دوستانه براي فقط يک تجربه، بيماري مسري اعتياد به ما هم سرايت كند. حضور در هر جمعي، خواسته و ناخواسته انسان شبيه آنها میشود، معمولاً اين تغييرات به مرور زمان اتفاق ميافتد و خود فرد اصلا متوجه نميشود.
مواد مخدر اصلاً از طرف يک آدم خلافكار تعارف نميشود، معمولاً پيشنهاد دهنده چون چهرهي دوستانهاي دارد مورد استقبال قرار میگیرد. ما هيچوقت از تعارف يه دوست نميترسيم. كافي است بگوید من اين مواد را مصرف كردم و مشكلي ندارد، آنجاست كه به راحتي اعتماد ميكنيم. پس پيشنهاد دهنده هركسی باشد مطمئناً دلسوز يا رفيق واقعي نيست.
مواد مخدر، برای هيچ بيماري درمان نيست. شايد از تركيبات ماري جوانا براي گرفتگي عضلاني بيماري ام اس استفاده كنند، يا از خود ترياك براي ساخت مرفين، پتيدين و مسكن هاي قوي بهره بگيرند. اما دليل بر این نیست که خود آن ماده، با هزاران ناخالصي و سموم به طور مستقيم مورد استفاده قرار بگيرد. پس تركيبات موجود در مواد ممكن است در بعضي موارد نقش درماني داشته باشد اما خود آن ماده به هيچ وجه دارو نيست.
تقريبا ٧٠ تا ٨٠ درصد از مصرفکنندهها شاغل هستند، پس لزوماً شغل به تنهايي نمي تواند عامل محافظ باشد. اكثر مصرفکنندهها بعد از پيدا كردن شغل، به علل مشكلات روحي و رواني و عوارض مصرف، از كار اخراج ميشوند. افرادی كه رفتار هاي نادرست و نسنجيده دارد، چطور ميتوانند به زندگي زناشويي ادامه و یک محيط كار منظم داشته باشند؟ قطعاً با كوچكترين استرس دوباره به مصرف مواد برمیگرند.
تحقيقات نشان داده است، اعتياد در هر سه قشر فقير، متوسط و پولدار به يک اندازه است. حدود ٩٥ درصد افراد در خانههایشان مصرف ميكنند و از چشم ما پنهانند. افراد ثروتمند معمولاً به خاطر اثرات تخريبي مواد سعي ميكنند غذاهاي مقوي بخورند تا تغيیرات زيادي در چهرهشان به وجود نياید. معمولاً فقرا به علت مشكلات زندگي و تجربه كردن انواع لذت، گرفتار اعتياد ميشوند.
میتوان گفت ٩٥ درصد مصرفکننده، سيگاری هستند يا قبلا بودهاند، كسي كه ميخواهد مواد مخدر را تجربه كند بايد معمولاً يک چيزي از جنس دود را تجربه كرده باشد، اما كسي كه تا حالا دود را تجربه نكرده به سختي ميتواند چنين تجربهاي داشته باشد، يادمان باشد ٩٥ درصد افراد مصرفکننده سيگاری هستند پس قطعاً رابطهاي بين سيگار و مواد مخدر وجود دارد.
حشيش و مشتقاتش اعتيادآور هستند. اما علائم ترك آنها، مثل خانواده ترياك، شيشه و هروئين نيست. متخصصين كشور به عوارض سخت اين مواد آگاهي دارند و از آينده جوانانی كه علف و گل مصرف ميكنند نگران هستند، سالانه بيش از ٣٠٠ هزار نفر براي ترك اين ماده به كلينيكهای ترک اعتیاد مراجعه ميكنند. پس حتمآً مشكلي وجود دارد كه برای درمانش به کلینیک مراجعه میکنند.
منبع : سایت آکسون