معتاد کیست؟



ارسال شده در: 1393/4/12              از دسته مطالب: عمومی


مقدمه: معتاد کیست؟

فصل اول: بیان مسئله: اهمیت و ضرورت مسئله: دفاع از موضوع«چه مشکلی راه حل می کنید» اهداف کلی پیرامون سئوالات تحقیق

فصل دوم: ادبیات تحقیق(پیشینه تحقیق) داخلی، خارجی

فصل سوم: خلاصه و نتیجه گیری:

پیشنهادات: محدودیت های پژوهش:

فهرست منابع:    

مقدمه: معتاد کیست: اعتیاد یک معضل اجتماعی بزرگ است که گریبان بسیاری از جوانان این کشور را گرفته است و روز به روز هم افزایش می یابد. سعید نوروزی جونیانی از روانشناسانی است که در بهزیستی و در رابطه با معتادان فعالیت می کند.وی معتقد است:به فردی معتاد می گویند که در شبانه روز به دریافت وعده های مشابه مواد مخدر داشته باشد.یعنی اگر فردی خود را شرطی کرد و دیگر ناخودآگاه این نیاز را در خود احساس کرد،که مثلاً روزی سه چهار بار یا بیشتر باید مواد مخدر مصرف کند.پس مطمئن باشید که او یک معتاد است.حالا زمانی که در این وعده های مشابه از موادی با خلوص پایین تر یا بالاتر استفاده کنیم دچار بیش مصرفی می شوند و به مرور زمان در هر وعده مجبورند مقدار بیشتر از مواد استفاده کنند و متأسفانه در حال حاضر به دلیل اینکه ناخالصی ها در مواد مخدر زیاد شده است معتادان دچار(اوردز(over  doz    می شوند که همین عامل خطر مرگ دارد.به عقیده من عامل دیگر سرد شدن هوا و سرما است،چون اغلب معتادان تزریقی و«کارتن خواب»دچار مرگ و میر می شوند.می توان علت را در سرمای هوا هم جستجو کرد این افراد زمانی که اعتیادشان شدت می یابد از طرف خانه و خانواده طرد می شوند.    

بیان مسئله: موضوع و مسئله اعتیاد به عنوان بلای خانمان سوز و اینکه چه مسئله ای سبب گریبانگیر شدن این موضوع شده است طی چندین دهه نظر محققین و صاجب نظران را به خود اختصاص داده است. در این تحقیق اعتیاد، دامنه های آن وچگونگی افتادن در این دام خانمانسوز مورد بررسی قرار گرفته است. شرح گزارشاتی از انجمن معتادان و نحوه ورود افراد به این انجمن ها اثرات مرگزاری این مواد از مواردی است که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است.امید است با بررسی این مطالب بتوان گامهایی در راه مهار این بلای خانه های بی فروغ که گرفتار این مصیبت شده اند نمود و هیچ کس به آنها اهمیت نمی دهد،برداشت و چون اغلب پولی در بساط ندارند به گوشه خرابه ها و کنار پیاده رو ها یا صندلی پارک ها روی می آورند و با سرد شدن هوا به دلیل عادی نبودن وضعیت بدنی،چون این افراد به شدت نسبت به سرما واکنش نشان می دهند،چون دچار یخ زدگی می شوند و می میرند.        

راه حل معضل اعتیاد: روابط عمومی سازمان نظام پزشکی کشور،با انتشار اطلاعیه ای اعلام کرده است که برای نخستین بار در ایران با برگزاری یک همایش علمی،تصمیم دارد به پزشکان«آموزش ترک اعتیاد»بدهد. انتشار چنین اطلاعیه ای مایه خوشحالی است که سازمان نظام پزشکی می خواهد قدمی در راه درمان معتادان بردارد و از این جهت نیز سبب امیدواری است که بر بیمار بودن(نه مجرم بودن)معتادان کند نجات معتادان بر مجازات زندان و پرداخت جریمه تأیید می شود و به طور غیر مستقیم یادآوری می های سنگین مقدم است.اما در اطلاعیه سازمان نظام پزشکی دو نکته قابل تأمل وجود دارد که پرداختن به آنها ضروری به نظر می رسد. اولاً در این اطلاعیه قید شده است که هر یک از پزشکان برای شرکت در همایش علمی مبلغ 150هزار ریال به حساب بانکی سازمان نظام پزشکی واریز کند.البته پرداخت چنین مبلغی برای پزشکان محترم از نظر مادی مشکل نیست ولی بهتر بود سازمان نظام پزشکی در ورود به عرضه یک چالش نوع دوستانه یک الگوی رفتاری«خدمت به خاطر خدمت»را به پزشکان محترم ارائه کرد تا نشان دهد که در نجات جان و روان معتادان از اسارت مواد مخدر،به عنوان یک خدمت ملی،انسانی،نباید مادیات را مورد نظر قرار داد.اما نکته ای که متخصصان خیر اندیش علوم پزشکی نیز بر آن تأکید دارند سازمان نظام پزشکی برای مشارکت در حل معضل ملی اعتیاد گروه هایی داوطلب از پزشکان متخصص و مدیران بیمارستان ها را به کمک فرا خواند تا در این امر خیرخواهانه و نوع دوستانه به معالجه مجانی جوانان اسیر اعتیاد اقدام کنند و مسلماً افراد خیر خواه و انسان دوست جامعه نیز به یاری آنها خواهند آمد. امروزه برخی از مراکز درمانی خصوصی با دریافت بابت هزینه ترک اعتیاد،مبالغ نسبتاً سنگینی دریافت می کنند در حالی که صدها هزار جوان داوطلب درمان هستند که به خاطر نداشتن توان مالی ناگزیر می شوند به اعتیاد ادامه دهند و بیشتر و بیشتر در این منجلاب فرو روند ما هر روز در جریان ارتباط تلفنی،صدای ملتمسانه آنها و خانواده هایشان را می شنویم.بی آنکه بتوانیم برای نجات همه این نادمان در دمنه چاره ای اساسی بیندیشیم.تلفن زنگ می زند و صدای دختری پیچیده در گریه و بغض به گوش می خورد.می گوید:  من دختری معتادم،یک معتاد پشیمان و فریب خورده.من اشتباه کرده ام اما می خواهم بیش از اینکه خانواده ام بفهمند دردم را چاره کنم.شما راهنماییم کنید وگرنه خودم را می کشم.... تلفن زنگ می زند....جوانی خود را یک دانش آموز معرفی می کند و از ما می خواهد که یک درمانگاه مطمئن را به او معرفی کنیم. تلفن زنگ می زند....مادری با چشمانی اشکبار برایمان درد دل می کند:آقا،دختر نازنینم دارد از دست می رود،شما را به خدا بگویید برای ترک اعتیادش به کجا باید مراجعه کنم؟به درمانگاههای سرپایی دولتی می رویم،می گویند باید منتظر نوبت باشید چون دکتر و روانشناس و دارو نداریم.به چند جا که برای ترک اعتیاد آگهی می دهند،رفته ایم اما با گرفتن صد هزار تومان فقط چند قرص و یک مشت علف خشکیده تحویلمان داده اند،به بیمارستان خصوصی هم که مراجعه می کنیم از دویست هزار تا پانصد هزار تومان برای هزینه معالجه پول می خواهند.چرا به درمانگاههای سرپایی دولتی نمی رسند؟تحویل چند قرص متادون به این درمانگاهها مگر چقدر خرج دارد... این گفته ها و تقاضاها گویای یک نیاز جامعه به یک جنبش بزرگ و گسترده پزشکی،اجتماعی دارد تا بتوان سلامت نسل جوان خود را حفظ کرد برای رفع این نیاز ضروری است که همه نهادها و سازمان های درمانی پزشکی و مردمی به یاری مسئولان پیشگیری و درمان معتادان از جمله ستاد مبارزه با اعتیاد ریاست جمهوری و سازمان بهزیستی کشور بشتابند تا یک نهضت ملی را(با همیاری مردم)برای نجات معتادان فراهم آورند. در غیر این صورت باید شاهد گسترش بیش از این اعتیاد در میان جوانان و افزایش انواع بزهکاری و فساد و تباهی در جامعه خواهیم بود.        

بررسی علل و عوامل مرگ و میر معتادان خیابانی: ماجرای مرگ زنجیره ای معتادان شاید بدان گونه که برخی روزنامه ها روی آن مانور داده و علت آن را عاملی نامعلوم و چنین مرموزانه عنوان کرده اند به این اندازه هم مشکوک و زنجیره ای نباشد چرا که از چند سال قبل تا به امروز مرگ معتادان بر اثر استعمال مواد مخدر به روشهای گوناگون وجود داشته و حتی در میان هنرمندان و افراد سرشناس دنیا نیز مرگ بر اثر مصرف مواد مخدر به دفعات اتفاق افتاده است.پس پدیده ی نوظهور و تازه ای نیست کافی است سری به کلانتری ها و گشت های شبانه بزنیم تا متوجه شویم چه تعداد جسد افراد معتاد در گوشه خیابانها،داخل جوی ها و کنار خرابه ها پیدا می شود آن هم از همه جنس و همه سن با توجه به این مسئله بد ندیدم به خیابانها رفته و به خانواده ها،جوانان و حتی معتادان هشداری داده شود تا بدانند چگونه از ابتلا به این بیماری جلوگیری کنند و به آنانکه اعتیاد اسیرشان کرده است گوشزد کنیم که عاقبت کارشان به کجا ختم خواهد شد شاید که مؤثر افتد.در ابتدای کار به یکی از مراکز ترک اعتیاد و سرپایی رفتیم و با یکی از پزشکان آنجا در این رابطه گفتگو کردیم.این پزشک ضمن خودداری از ذکر نام و مشخصات خود گفت: متأسفانه بدترین نوع اعتیاد مرحله ای است که فرد،به تزریق مواد روی آورد معمولاً شایعترین نوع ماده تزریق شونده هروئین است که باعث بروز مشکلات و مرگ و میرهای ناگهانی در میان معتادان تزریقی می شود.به عنوان مثال میزان ماده ی تزریقی،سرنگ،محل تزریق و غیره همگی از عواملی هستند که اگر تغییر کنند باعث مرگ خواهند شد.اما آنچه امروزه بر مرگ و میرها افزوده تزریق تریاک است که عده ای آن را حل کرده و به رگهای خود تزریق می کنند.متأسفانه تریاک آلودگی شدیدتری نسبت به هروئین دارد.امروزه بسیاری افراد سودجو با مخلوط کردن موادی چون مدفوع انسان،خون گاو،قره قروت،مواد مسهل و بسیاری کثافات دیگر در تریاک تنها به فکر پرکردن جیب خود هستند نه سلامتی و جان انسانها.حالا شما تصور کنید چنین مواد آلوده و کثیفی را به وسیله سرنگ مستقیماً داخل رگها و خون خود کنید.آن وقت توقع دارید چه اتفاقی بیفتد؟وزارت بهداشت و شرکتهای سازنده دارو بر روی آمپول ویتامین B12 می نویسد:تزریق عضلانی،یعنی این آمپول اگر داخل رگ شود خطر مرگ دارد پس وقتی ویتامین که در نظر همه مردم نیروزا و جان بخش است،تزریق نابجای آن می تواند عامل مرگ شود،از ماده ای چون تریاک و هروئین که سم است و آلودگی فراوان دارد،توقع ندارید مرگ آور باشد؟ چرا می میرند؟ معتادان زمانی که در گروههای چند نفری گرد هم می آیند و شروع به تزریق مواد مخدر با یک سرنگ دهها نفر عمل تزریق را انجام می دهند گاه آلودگی سرنگ،زمانی مقدار بیش از حد مواد مخدر حتی تزریق موادی غیر از هروئین و تریاک باعث شوکهای ناگهانی و مرگ می شوند،در دادگاه جنایی تهران چهار نفر معتاد که ظاهری آشفته و حالی معلوم داشتند به جرم قتل یک نفر از دوستان معتاد خود دستگیر شده بودند.هنگامی که قاضی از ماجرای قتل و چگونگی حادثه سئوال کرد یکی از آنها چنین پاسخ داد:«همگی در زیرزمین خانه گرد یک چراغ و الور نشسته بودیم و مشغول حل کردن تریاک برای تزریق بودیم.سرنگ را پر کردم متوجه نشدم چقدر بود ولی همه آن را به دوستمان تزریق کردم بعد از چند دقیقه حالش بد شد و به خرخر افتاد یکی دیگر از آنها گفت:بلافاصله محلولی از جوهر لیمو تهیه دیدم و پشت دست او تزریق کردم اما ناگهان دچار تغییر رنگ شده از نفس کشیدن افتاد».این جوانان معتاد سپس او را داخل گونی کرده و به جوی آب می اندازند فردای آن روز مأمور شهرداری هنگام تمیز کردن جوی آب با جسد آن جوان روبرو می شود و قضیه را به مأموران کلانتری اطلاع می دهد.   مواد مرگزار: به عقیده آقای نوروزی تزریق تریاک با درجه نا خالصی و آلودگی یکی دیگر از دلایل مرگ و میر معتادان خیابانی است.وی در مورد موادی که به هروئین و تریاک اضافه می کنند گفت:مواد نا خالصی هروئین عبارت اند از شیر خشک،خاکستر،سیگار،قرصهای اعصاب و روان که پودر شده و حرارت داده اند تا تغییر رنگ دهد و همچنین پودر تالک موادی هم به تریاک داخل می کنند،خون بسته شده گاو،جگر خشک شده مرغ،قره قروت،خرما،سوخته نان سنگک،نوار گرما خون آسیاب شده و برخی مواد دیگر.به گفته ی یکی از قضات دادگاه جنایی که خواستار عدم ذکر نامش بود،معتادان را نباید در ابتلا به این بیماری صددرصد مقصر بدانیم با توجه به مسائل و مشکلات روزمره از جمله فقر،بیکاری،بی هویتی،نابسامانیهای  خانوادگی،محرومیتهای اجتماعی و از این نمونه که بی شمار است،روی آوردن به عاملی برای تسکین و فراموشی دردها و غصه ها چندان غریب نیست که این عامل فراموشی،در نظر خیلی ها مصرف مواد مخدر است.اما زمانی که همین عامل تسکین تبدیل به هیولایی جان گیر می شود،آن وقت است که فرد معتاد با وجود آگاهی از چنین دامی که اسیرش شده دیگر توان رهایی از آن را ندارد.گاهی چنان به سیم آخر می زند و پیش می رود که می گوید هر چه بادا باد و خود را به آخرین مرحله آن که مرگ است،می سپارد اما یک نکته را یادآور شوم هستند،معتادانی که هنوز ته مانده غیرتی و ذره ای اراده در وجودشان باقی است به عنوان مثال یکی از آشنایان خود بنده که فردی معتاد بود،چند روزی از او بی خبر بودم با منزلش تماس گرفتم که همسرش گفت:او به شمال رفته و در حال ترک کردن است حتی وقتی همسرش مخالفت کرده به او گفته که با این روش ممکن است از بین برود،گفته است:«اگر در حال ترک کردن بمیرم،بهتر از این است که هنگام مصرف مواد مخدر جان بدهم».پس هنوز هم این گونه افراد در بین معتادان وجود دارند.هشدار من به معتادان این است که واقعاً مردن با شرافت بهتر از زندگی در کثافت و چه بسا مردن در این حالت است من معتقدم اگر از بین این همه معتاد حتی ده نفر هم با خواندن این مطالب تصمیم به نجات و ترک مواد بگیرند،رسالت اصلی ما انجام شده است.   راه نجات کدام است؟ اکثر ما برای جواب دادن به سئوال که معتاد کیست و اعتیاد چیست احتیاجی به فکر کردن نداریم و جوابش را خوب می دانیم کسی که تمام زندگی و فکر و ذکرش در مواد مخدر خلاصه شده باشد و همیشه مشغول گرفتن یا مصرف کردن مواد است و یا به دنبال راه تهیه آن می گردد،یک معتاد است،خیلی ساده معتادزن یا مردی است که تمام زندگیش را مواد مخدر کنترل می کند.   برنامه ی معتادان گمنام چیست؟ معتادان گمنام یک انجمن غیر انتفاعی از زنان و مردانی است که اعتیاد به مواد مخدر مشکل اصلی زندگیشان بوده است،آنها معتادانی هستند که در هر حال بهبودی می باشند و اکنون به طور مرتب گرد هم می آیند تا به کمک هم پاکی خود را حفظ کنند این برنامه یک برنامه پرهیز کامل از هرگونه مواد مخدر است و تنها لازمه عضویت در این انجمن تمایل به قطع مصرف مواد مخدر است.   توصیه های انجمن معتادان گمنام به اسیران اعتیاد : برنامه این انجمن از اصولی ترکیب شده که بسیار ساده بیان شده اند و به راحتی می توان آنها را در زندگی روزمره به کار بست نکته بسیار مهم این برنامه،علمی بودن آن است در معتادان گمنام هیچ شرط و شروطی وجود ندارد به هیچ سازمانی وابسته نیست،حق عضویتی ندارد و با هیچ سازمان سیاسی و یا انتظامی ارتباطی ندارد،هرگز تحت نظر نبوده و هرکس مایل باشد بدون در نظر گرفتن سن،مذهب،نژاد و جنسیت می تواند به این انجمن بپیوندد برای انجمن مهم نیست نیست که شما چه چیز و چه قدر مصرف کرده اید یا آن را از چه کسی و از کجا خریده اید.کارهایی که در گذشته کرده اید و یا دارایی و نداری شما مهم نیست تنها چیزی که اهمیت دارد این است که شما می خواهید در مورد مشکلاتتان چه بکنید و انجمن چگونه می تواند به شما کمک کند یکی از گردانندگان انجمن می گوید:در این جا تازه واردان از همه مهمترند زیرا فقط با در میان گذاشتن آنچه که داریم،می توانیم آن را حفظ کنیم. تجربه گروهی نشان داده کسانی که به طور مرتب در جلسات انجمن شرکت می کنند پاک می مانند.تنها راه جلوگیری از فعال شدن مجدد اعتیاد،خودداری از   ماده مخدر به هر شکلی و با جایگزین کردن نوع دیگری به جای آن آتش اعتیادمان را دوباره شعله ور می کنیم.   دیدار با رئیس سازمان زندانها : 2-1 هزار زندانی به خاطر مواد مخدر رئیس سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور گفت:هشت هزار و یکصد نفر از اتباع خارجی در زندانهای کشور به سر می برند که بیشترین زندانیان،افغانی هستند. سید مرتضی بختیاری در گفتگو با خبرنگار«تپش» نچه آآآآتنسذت جرم بیشتر زندانیان اتباع خارجی را قاچاق مواد مخدر عنوان کرد بختیاری افزود:در شش ماه اول امسال 340هزار نفر به زندانهای سTablراسر کشور وارد شده اند که این میزان ورودی به زندانها در مقایسه با مدت مشابه سال قبل 17 درصد رشد داشته است رئیس سازمان زندانهای کشور گفت:در حال حاضر جمعاً 171 هزار نفر زندانی در زندانهای کشور به سر می برند که از این 102 هزار نفر به جرم مواد مخدر و اعتیاد 17 هزار نفر و 200 نفر به دلیل چک بلا محل و مابقی به اتهاماتی مختلف راهی زندان شده اند همچنین 111هزار نفر از کل زندانیان متأهل هستند که خانواده های آنان به علت زندانی شدن همسرانشان گرفتار مشکلات اقتصادی و اجتماعی شده اند و بی سرپرست مانده اند.بختیاری افزود:8/4 درصد از کل زندانیان کشور زن هستند و 3200 نفر از کل زندانیان کمتر از 18 سال دارند که در کانونهای اصلاح و تربیت نگهداری می شوند،وی گفت:پوشیدن لباس مخصوص زندان و تراشیدن سر برای زندانیان اجباری نیست و متهمانی که با لباس زندان به دادگاه اعزام می شوند جرم سنگینی دارند.بختیاری افزود:در پنج سال سوم توسعه پیش بینی شده که انجمن حمایت از زندانیان فعال شود تا خانواده های زندانیان و اعدام شدگان تحت پوشش این انجمن قرار گیرند.ولی با توجه به اینکه دو سال از اجرای برنامه پنج ساله سوم توسعه می گذرد،ولی این امر عملی نشده و هنوز هم بودجه ای برای چنین برنامه ای در نظر گرفته نشده است.   چگونه به جمع معتادان گمنام وارد شویم؟ انجمن معتادان(N.A)راهی برای زندگی پاک به دور از مصرف مواد مخدر را به معتادان پیشنهاد می کند.هر کس که مایل به قطع مصرف مواد مخدر باشد می تواند به هرگونه اعتیاد به عضویت معتادان گمنام درآید چون تمرکز انجمن بر روی اعتیاد است نه یک ماده ی مخدر،گفته های بالا از یکی از انجمن معتادان گمنام است که بنا به اعتقادات و قوانین خاص خودشان از ذکر نام و مشخصات خود امتناع می کند به عقیده ی ایشان گمنامی اصل مهم انجمن است و ما به رسانه های عمومی نام خانوادگی خود را بروز نمی دهیم حتی خود را با عنوان عضو انجمن معتادان گمنام معرفی نمی کنیم و از تبلیغ دوری می جوییم.وی همچنین ادامه داد:ساده ترین تأثیر گمنامی این است که معتاد به خود اجازه می دهد بدون ترس و نگرانی در جلسات شرکت کند این مسئله به خصوص در مورد معتادانی که برای اولین بار در جلسه ها شرکت می کنند بسیار مهم است.فایده ی دیگر گمنامی این است که فضای مساوات و یکسانی در جلسات حاکم می شود و اجازه نمی دهد بی شخصیتی با هر موقعیتی مهم تر از دیگری و یا مهم تر از پیام مشترک بهبودی در معتادان گمنام جلوه گر شود.     ویژگی جلسات معتادان گمنام: زیر بنا و اصل اساسی معتادان گمنام بر پایه ی ارزش درمانی کمک یک معتاد به معتاد دیگر است اعضای این انجمن به منظور در میان گذاشتن تجربیات و چگونگی بهبودی خود با سایر اعضا در جلسات شرکت می کنند.جلسات حالت غیر رسمی دارد و در مکانهایی که به وسیله ی گروهها اجاره شده اند برگزار می شود و رهبری جلسات و انجمن بقیه ی امور به شکل نوبتی و داوطلبانه بر عهده اعضای جلسه است و هیچ گونه کمک مالی از افراد غیر عضو پذیرفته نمی شود محل این جلسات معمولاً از میان مکانها و مؤسسات عمومی و عام المنفعه انتخاب می شود که جلسات معمولاً بر دو نوعند:جلسات علنی و باز و جلسات غیر علنی و بسته.حضور در جلسات علنی برای عموم آزاد است و جلسات غیر علنی فقط مخصوص معتادان است.برخی از جلسات سخنران دارند و تعدادی،مخصوص سئوال و جواب هستند و بعضی نیز تلفیقی از انواع دیگر می باشد ولی هدف و وظیفه ی تمام جلسات به وجود آوردن یک محیط مطمئن و مناسب برای معتادان می باشد.   روش کار معتادان گمنام: اساس کار معتادان گمنام همیاری و کمک به یکدیگر برای بهبودی است اعضای انجمن به طور مرتب به منظور در میان گذاشتن تجربه بهبودی خود گرد هم می آیند. همچنین اعضای با تجربه تر که به آنها«راهنما» گفته می شود شخصاً به اعضای جدیدتر کمک می کند.«قدمهای دوازده گانه»اصول اصلی برنامه معتادان گمنام است که افراد می آموزند چگونه از مصرف مواد مخدر خودداری کنند در این انجمن به افراد می آموزند که چگونه اصول معنوی نظیر صداقت،روشن بینی،ایمان،تمایل و فروتنی را در زندگی روزمره به کار گیرند.البته انتخاب طریقه و شکل مخصوص به کارگیری این اصول معنوی به خود افراد مربوط است.باید توجه داشت بهبودی در معتادان گمنام مانند یک علاج سحرآمیز نیست که در مدت زمان معینی حاصل شود.بهبودی یک جریان مداوم مرحله ای مرحله ای و شخصی است و هر کس به نسبت سرعت و میل خود بهبود پیدا می کند.تازه واردان در اولین جلسه کسانی را که مدتهای مختلفی پاک بوده اند ملاقات خواهند کرد و شاید از دیدن آنها که توانسته اند برای چنین مدتی پاک بمانند متعجب شوند اما اگر به شرکت در جلسات(N.A)ادامه دهند و پاک بمانند،متوجه می شوند که این کار چگونه صورت می گیرد.در این جلسات چیزی از معتادان خواسته نمی شود اما پیشنهادات زیادی دریافت می کند که همین ارتباط مستقیم  و معاشرت ها فرصتی فراهم می آورد که آنچه را دیگران دریافته اند به آنها انتقال دهند که این همان راه پاک بودن از مواد مخدر است باید دانست که تنها راه جلوگیری از بازگشت به حالت اعتیاد روزمره خودداری از مصرف همان بار اول است این امر مهم از آن است که به تنهایی قادر به انجام آن باشیم و به طور کلی با حضور در جلسات معتادان گمنام ما یکدیگر را برای یادگیری یک زندگی جدید و سالم به دور از مواد مخدر حمایت می کنیم.   چگونگی تماس با انجمن معتادان گمنام(V.P): انجمن هر روز هفته در ساعاتی خاص نشستهای دائمی برگزار می کند که مکانهای مختلفی در سطح شهر را دربر می گیرد.دفتر مرکزی این انجمن در مرکز معاونت پیشگیری اداره بهزیستی واقع در خیابان مطهری،بین سهروردی و ترکمنستان شماره 56 است که با مراجعه به این مرکز در روزهای شنبه،دوشنبه،سه شنبه،چهارشنبه هر هفته ساعت 30/18 تا 20 می توانیم در جلسات انجمن شرکت کنیم و یا اطلاعات بیشتری در مورد کلاس های انجمن دریافت کنید.یکی از گردانندگان انجمن معتادان گمنام می گوید:نکته ای که در پایان لازم به ذکر است که اعتیاد بیماری مزمنی است که اگر درمان نشود پایانش زندان،تیمارستان یا مرگ خواهد بود.اعتیادان زیادی از ما به این علت به انجمن معتادان گمنام آمدیم که موادی که استفاده می کردیم دیگر پاسخگوی احتیاجات ما نبود اعتیاد،خانواده،غرور،اعتماد به نفس،علاقه مندی به دیگران و حتی میل به زندگی را از ما می گیرد.البته این گونه نیست که همه باید به این مرحله برسند و بعد اقدام به ترک نمایند بلکه هر وقت متوجه شدیم،جهنم در درون شماست و احتیاج به کمک دارید آنرا در انجمن معتادان گمنام خواهید یافت.مطمئن باشید حاصل جلسات ما بهبودی است.   من و دخترم چگونه از چنگال اعتیاد نجات یافتیم؟ در این قسمت ماجرای زندگی مردی 48 ساله به نام محمد رضا.س را می خوانید که خود او در انجمن معتادان گمنام و در جمع نجات یافتگان از اعتیاد شرح داده است.   بر اساس سرگذشت محمد رضا.س(48): از وقتی که یادم می آید خانه ی ما محل رفت و آمد عده ای معتاد بود که هر کدام بر اساس نیاز زمان کاری و وقت خماری در خانه ی ما را می زدند.پدرم زمانی کاسب بود و توی بازار کار می کرد اما وقتی اعتیادش شدید شد و سنش بالا رفت،دیگر نشست توی خانه و شد ساقی یک عده معتاد،مثل خودش.مادر بیچاره ام زندگی نداشت،شب و روزش را نمی فهمید.مدام باید چایی می آورد و بساط پهن می کرد و وسایل نشئگی یک مشت مرد غریبه را جور می کرد کم کم که از پا افتاد،من جای او را گرفتم و شدم چای بیار و بساط جور کن.همه تیپ آدمی را می دیدم و پای صحبت همه جور معتادی می نشستم،از مدیر و کارمند گرفته تا وکیل و بیکار و کفتر باز!خلاصه هر کی از زنش می ترسید،یا نمی توانست توی خانه بساطش را پهن کند می آمد به خانه ما.خلاصه توی همین منزل و زیر دست و پای یک عده معتاد بزرگ شدم حتماً توقع نداشتید که من دکتر و مهندس و سالم و ورزشکار از آب دربیایم!درست است من هم شدم یکی مثل صدها نفری که توی خانه ی ما رفت و آمد داشتند اول از بوی تریاک نشئه می شدم و بعد کم کم یک پک و دو پک،تا اینکه خودم هم شدم یکی از همان پامنقلی ها مادر بیچاره ام دق کرد و مرد.خواهر بدبختم هم شد زن یکی از همان تریاکی ها و هر روز یک چشمش خون بود و یکی اشک.بیست و پنج سالم بود که دختر یک کارمند بانک را که به خانه ما رفت و آمد داشت گرفتم.یعنی بابایش آنقدر به ما بدهکار بود که حاضر شد دخترش را بدون حرفی به عقد من درآورد.البته الحق و الانصاف دختره را دوست داشتم یعنی از بچگی هفته ای یکی دو بار با پدرش به خونه ما می آمد و بعد که هر دو بزرگ شدیم از پدرش او را خواستگاری کردم و او هم قبول کرد.یک سال بعد خداوند یک دختر خوشگل به ما هدیه کرد اسمش را گذاشتم هدیه و تمام جانم بود.دو سال بعد پدرم هم فوت کرد و من ماندم با یک خانه و ده بیست نفر معتاد که سرقفلی خانه بودند!همچنان وضعیت سابق ادامه داشت در این مدت یکی از قاچاقچیان نسبتاً معروف شهر شدم چون وضعم خوب بود و نیازی به رفت و آمد آدم ها به منزلم نداشتم!کم کم پای آنها را یکی یکی می بریدم ولی هنوز چند نفری که از دوستان قدیمی ام بودند،رفت و آمدشان را حفظ کردند،هدیه روز به روز بزرگتر می شد او و همسرم مدام غر می زد که«.... تو دختر داری درست نیست جلوی چشم دخترت این کارها را انجام بدی مگه بچگی خودت یادت رفته؟همین کارها تو را به این روز نشونده اگه به خودت رحم نمی کنی به این بچه رحم کن آبروی او جلوی در و همسایه می ره....» اما من که به این چیزها اهمیتی نمی دادم همیشه    می گفتم: هدیه دختر است با پسر فرق می کند در ثانی من که نمی گذارم او کمبودی داشته باشد.من اگه معتاد شدم به خاطر این بود که تمام زندگیم عقده و کمبود بود ولی هدیه چیزی توی زندگی کم ندارد و... . خلاصه روزها گذشت تا هدیه 16 سالش شد.در خانه ما اتاقی بود که هر ساعت از شبانه روز که به آنجا می رفتی بساط تریاک کشی پهن بود و همین بزرگترین اشتباه من بود.یک شب با همسرم قصد مسافرت داشتیم.هدیه از آمدن امتناع کرد و گفت آخر هفته امتحان مهمی دارم و نمی تواند با ما به مسافرت بیاید.با آنکه مادرش مخالف تنها ماندن او بود اما به اصرار من قبول کرد و راهی مسافرت شدیم.اوایل راه بودیم که ماشین خراب شد،طوری که نتوانستیم به راهمان ادامه بدهیم ماشین را به یک تعمیرگاه رساندم و همراه همسرم به خانه برگشتیم.به محض ورود به خانه بوی تریاک شدیدی به مشامم خورد.بسیار تعجب کردم با عجله به طرف اتاق رفتم و منظره ای که می دیدم برایم باور نکردنی بود.هدیه همراه یک دختر دیگر مشغول کشیدن تریاک بودند.در یک لحظه دنیا مقابل چشمانم تیره و تار شد.همین طور که نعره می زدم و بساط منقل و وافور را به در دیوار می کوبیدم به یاد حرفهای همسرم افتادم که همیشه از آینده ی هدیه نگران بود.آن شب هر طور بود گذشت اما یک فکر راحتم نمی گذاشت این که چطور دخترم را از این منجلاب بیرون بکشم، تا این که بار دیگر همسرم به کمکم آمد و با معرفی انجمن معتادان گمنام راه نجات من و هدیه را جلوی پایم گذاشت.اوایل خیلی سخت بود.بعد از بیست سال اعتیاد شدید، ترک کردن برایم غیر ممکن به نظر می رسید اما هر بار که منظره ی آن شب را به یاد می آوردم،با خودم می گفتم نجات این دختر در گرو نجات خودم از این منجلاب است و با کمک خواستن از خدا،ترک را شروع کردیم. امروز سه سال از آن ماجرا می گذرد.هدیه امسال در رشته ی حقوق دانشگاه تهران قبول شده و من به او افتخار می کنم و از خداوند سپاسگذارم.            

 

پایان خط اعتیاد: اما در این رابطه با یکی از مقامات مسئول در ستاد مبارزه با مواد مخدر هم گفتگویی کردیم که می خوانید: سرهنگ اکبرلو جانشین فرمانده ی ستاد مبارزه با مواد مخدر ناحیه انتظامی تهران بزرگ در مورد مرگهای اخیر معتادان و اقداماتی که در این رابطه صورت گرفته است،می گوید: پیدا شدن اجساد معتادان که بر اثر تزریق مواد مخدر در گوشه و کنار شهر می افتند یک جریان مداوم و سابقه دار بوده است،چرا که آخرین راه برای هر معتادی تزریق است که مرگ آور ترین و در واقع پایان خط اوست این افراد به دلیل نداشتن حالت عادی در زمان تزریق اغلب هوا تزریق می کنند،میزان مواد را زیاد می کنند و یا به هر علت دیگری می میرند اما درصدی که ما احتمال می دهیم این است که به دلیل گران شدن مواد مخدر در چند ماه اخیر عده ای از سود جویان و سوداگران مرگ درصد ناخالص مواد را بالا برده اند در هروئین مواد شیمیایی می ریزند که ما احتمال می دهیم یکی از دلایل مرگ و میرها همین ناخالصی ها باشد.اما اینکه ماده جدیدی وارد بازار شده باشد احتمالش صفر است.هشدار ما این است که معتادان بدانند که سرانجام آنها مرگ است و نابودی و چون مواد هر روز گران تر می شود پس ناخالصی آن هم بیشتر می شود.قاچاقچیان هم که به فکر جان آنها نیستند و تنها فکرشان پر کردن جیب خودشان است.پس احتمال اینکه در مواد سم یا هر نوع ماده مرگ آور دیگری بریزند کم نیست،بهتر است معتادان فکری به حال خود بکنند،هر چند افرادی به مرحله تزریق رسیده اند و دیگر به هیچ چیز فکر نمی کنند اما آنها که هنوز به آخر راه نرسیده اند،حداقل به فکر نجات جان خودشان باشند.ستاد مبارزه با مواد مخدر در حال آمار گیری و انجام تحقیقاتی درباره مرگ و میر معتادان است.ما به مراکزی مانند پزشکی قانونی و بیمارستانها مراجعه می کنیم و در حال جمع آوری اطلاعات هستیم تا در یک اقدام قانونی مبارزه وسیعی با این پدیده را آغاز کنیم.

 منابع و مأخذ:   جام جم،ویژه نامه بانو،حوادث