اثرات حمايت ناسالم بر خانواده



ارسال شده در: 1394/1/19              از دسته مطالب: عمومی


اکثر اوقات عدم آگاهی اعضای خانواده از نحوه کمک به عزیز معتادشان، باعث می شوند تا او عواقب واقعی اعتياد خود را تجربه نکرده و در نتيجه با مصرف روز افزون مواد حتی موجبات مرگ خود را فراهم آورد. دلیل این گونه حمایت های خانواده این باور غلط است که آنها قادر به کنترل کردن و مسئول زندگی فرد معتاد خانواده هستند. در عین حال، حمایت ناسالم از عضو معتاد خانواده سرانجام منجر به آشفتگی و غیر قابل اداره شدن زندگی خود اعضای خانواده نیز می شود.

 

·        مواقعی كه كمك كردن کارساز نیست

·        تفاوت بین حمایت سالم و ناسالم

·        اثرات حمايت ناسالم بر خانواده

·        چگونگی خودداری از حمایت ناسالم

 

مواقعی كه كمك كردن کارساز نیست

حمايت ناسالم به اقدامات و رفتارهایی گفته می شود كه اعضای خانواده به منظور کمک کردن به مفرد معتاد انجام می دهند، اما نتیجه ای جز آسان تر شدن  مصرف مواد برای او به همراه ندارد. آنها اغلب نمی دانند که این نوع کمک های آنان به فرد معتاد، باعث شدت پیدا کردن بیماری اعتیاد او می شود. اعضای خانواده معتادان تصور می كنند که رفتارهایی کاملا طبیعی و از روی عشق و علاقه نسبت به فرد معتاد از خود نشان می دهند. با آنکه نیت آنها برای کمک به معتاد کاملا مثبت بوده و قصد آنها نجات دادن معتاد از رنج و بلاهائی است كه اعتياد بر سرش آورده، اما به تجربه بارها ثابت شده است كه اين گونه كمك ها برای فرد معتاد زيان آور و در مواقعی حتی مرگبار است، چون باعث می شود تا فرد معتاد به اين نتيجه برسد كه  هر بلا و گرفتاری كه بر اثر اعتياد برسرش بيايد اعضای خانواده مشكلاتش را حل می کنند و نخواهند گذاشت تا او به نابودی کشیده شود . همين تصور غلط باعث خواهد شد تا وی بدون نگرانی و به راحتی به مصرف مواد ادامه دهد

تجربه نشان داده است كه اکثر معتادان برای آگاه شدن از  شدت آسیب های بیماری اعتیاد و تمایل پیدا کردن به بهبودی، نیاز دارند تا با عواقب واقعی اعتیادشان رو به رو شوند. زمانی که آنها به اوج بدبختی و فلاكت می رسند مجبور می شوند تا انکار کردن را رها کرده و مشكل اعتياد خود و عوارض ناگوار آن را بپذیرند. این دقیقا همان زمانی است که برای ترک اعتیاد و آغاز کردن مسیر بهبودی خود کمر همت بسته و دست به کار می شوند. بهبودی از بیماری اعتیاد نیز مانند هر بیماری یا ناخوشی دیگر، تنها زمانی امکان پذیر است که خود فرد بیمار شخصا دست به کار شده و برای درمان کردن بیماری خود چاره جویی کند. با آنكه حمایت دیگران به ویژه اعضای خانواده  می تواند در فرد معتاد ایجاد دلگرمی کرده و اشتياق او به پاك شدن را تقويت كند ولی در نهايت اين خود فرد معتاد است كه بايد برای ترک اعتیاد به مواد مخدر و رهایی از وابستگی به آن تلاش کند. وقتی اعضای خانواده برای درمان و نجات فرد معتاد وارد عمل می شوند در واقع این پیام را به  او می رسانند که خود او برای بهبودی از بیماری اعتیاد مسئولیت و وظیفه ای نداشته و علیرغم همه رفتارها و اتفاقات ناگواری که اعتیاد او برای اعضای خانواده به همراه آورده است، آنها از او حمایت و پشتیبانی خواهند کرد! متاسفانه چنین رفتارهایی ازسوی اعضای خانواده معتادان که حمايت ناسالم نامیده می شود باعث می شود که بيماری اعتیاد هر چه بیشتر در عزیز معتادشان ریشه دوانده و هم زندگی خود او و هم زندگی اعضای خانواده اش به تباهی کشیده شود.

 

تفاوت بین حمایت سالم و ناسالم     

بيشتر اعضای خانواده معتادان به راحتی نمی توانند فرق بین کمک کردن به فرد معتاد برای پاک شدن و حمايت ناسالم از او را تشخیص دهند. بین اين دو نوع حمایت تفاوت بسیار ظریفی وجود دارد. دانستن تفاوت بين حمايت سالم و ناسالم به هوشمندی و زيركی شما بستگی دارد. برای این منظور از خودتان بپرسيد كه انگیزه شما برای کمک کردن به فرد معتاد چیست؟ آيا چون از اینکه یکی از اعضای خانواده شما معتاد است احساس شرمندگی کرده و  می خواهید آبرو و حیثیت خانواده را در بین اقوام و آشنایان حفظ کنید؟ اگرچه ممکن است با این روش بتوانید اعتیاد عزیزتان را برای مدتی از دیگران مخفی نگه دارید، اما این گونه رفتارهای شما اساسا هیچ کمکی به پاک شدن فرد معتاد نخواهد کرد. این تصور که کمک به فرد معتاد و نجات دادن او از عواقب بیماری اعتیاد موجب بیدار شدن او و تغییر دادن رفتارش می شود خواب و خیالی بیش نیست.   بايد بدانيد كه كمك ها و حمايت های شما هر اندازه هم كه باشد نمی تواند فرد معتاد را به پاك شدن وادار كند و اين فقط خود شخص معتاد است كه می تواند خودش را از جهنمی كه در آن قرار دارد خلاص كند.

برای تشخیص تفاوت بین حمايت ناسالم و کمک کردن (حمایت سالم) بهتر است ببینیم که معنی این دو لغت چیست. در فرهنگ لغت،  کمک کردن به معنی تلاش برای نجات دادن یک نفر یا انجام دادن کاری برای یک نفر دیگر، در شرایطی که خودش به تنهایی قادر به انجام دادن آن نیست. حمايت ناسالم یعنی قادر ساختن يك فرد به انجام دادن يك کاری یا  فراهم كردن امکان انجام  آن کار برای او. به این ترتیب، هرگاه که كمكی به عزيز معتادتان می كنيد كه باعث دور شدن او از عواقب اعتیاد و راحت تر شدن مصرف وی می شود، اين كار در واقع حمايت ناسالم به حساب می آيد. اگر شما واقعاً و از صمیم قلب خواهان کمک کردن به عزیز معتادتان هستد، دفعه بعدی که خواستید کاری برای او انجام دهید از خودتان بپرسید که آیا فرد معتاد به عنوان یک انسان بالغ خودش قادر به انجام آن کار هست یا خیر. وقتی با عزیز معتادتان مانند کودکی برخورد می کنید که به کمک و مراقبت نیاز دارد، در واقع مسئوليت زندگی توام با اعتياد او را بر دوش می گيريد و دو پیام بسیار زیان آور برای او ارسال می کنید: اول این که ادامه مصرف مواد اشکالی ندارد چون شما در کنار او هستید تا از او مراقبت کرده و گرفتاری هایش را برطرف کنید. دوم اینکه شما او را تحقیر کرده  و ناتوان می پندارید، چراکه او را به عنوان یک انسان عاقل و بالغ که مسئول زندگی و سلامتی خودش است، به حساب نمی آورید. شما باید بپذیرید که عزیز معتاد شما فردی ضعیف، احمق یا کودک نیست بلکه انسانی است که به یک بیماری مزمن مبتلا شده و تنها زمانی که واقعا تمایل به درمان بیماری اعتیاد خود داشته باشد خواهد توانست اقدامات لازم را انجام دهد. این تمایل واقعی در بیشتر مواقع زمانی فرا می رسد که فرد معتاد به اندازه کافی پیامد ها و ناگواری های ناشی از  اعتیاد خود را تجربه كرده باشد. با آنكه برای اعضای خانواده بسيارسخت است كه ببينند عزيز معتادشان در عذاب و بدبختی غوطه ور است، اما بايد بدانند كه با حمايت های ناسالم خود وی را به سمت ادامه مصرف مواد و فلاكت و بدبختی بيشتر و درنهايت به سوی مرگ سوق می دهند.

نمونه هائی از حمايت ناسالم اعضای خانواده از فرد معتاد، به بهانه کمک کردن به  او در زیر آورده شده اند:  

 

1- نجات دادن او از دردسرهایی که به علت اعتیاد خودش گرفتار آنها شده است. مثلا گذاشتن وثیقه برای آزاد کردن او از زندان، یا گرفتن وکیل برای دفاع از وی در دادگاه.

2- پرداخت کردن بدهی ها، چک ها و یا قبوض فرد معتاد – به این علت که باعث می شود وی به جای پرداخت این بدهی ها، پول خود را صرف خرید مواد مخدر کند. .

3- کمک های مالی و دادن پول به فرد معتاد زمانی که همه اعضای خانواده می دانند که او این پول را مستقیما صرف تهیه مواد خواهد کرد و نه چیزی که ادعا می کند.

4- دلیل و بهانه آوردن برای توجیه رفتارهای غیر مسئولانه فرد معتاد. مثلا  زمانی  که به منظور مصرف مواد خود را به مریضی زده  و از شما می خواهد تا  به محل کار یا مدرسه او تلفن کرده و بگوئيد كه او به علت بیماری نمی تواند برسرکار یا کلاس درس حاضر شود.

5- سرپوش گذاشتن روی رفتارهای ویرانگر فرد معتاد که هم برای خودش و هم برای شما دردسر آفرین هستند. مثلاتوجیه رفتار های خشونت آمیز او به علت تحت فشار بودن و حق را به جانب معتاد دادن.

6- بر عهده گرفتن مسئولیت ها و وظایفی که خود فرد معتاد باید بر عهده بگیرد. مثلا تامین کردن هزینه های زندگی معتاد، در شرایطی که او از کار کردن امتناع می کند و یا انداختن بار مسئولیت های معتاد بر دوش یکی دیگر از اعضای خانواده که در حال حاضر هزینه های زندگی را تامین می کند.

7- باور کردن دروغ ها و وعده های پوچ و توخالی فرد معتاد كه باعث اعتماد کردن و دادن یک فرصت دیگر به او می شود.

٨- انکار کردن اعتیاد او و یا تاثیرات ناگوار آن بر زندگی اطرافیان. مثلا  این ادعا که مصرف مواد او موضوعی چندان مهمی نیست و او پس ازمدتی آن را کنارخواهد گذاشت، درصورتی كه واقعا شاهد نابود شدن زندگی همه اعضای خانواده بر اثر اعتیاد او هستید.

٩- مخفی کردن اعتیاد او به این دلیل که آشکار شدن این موضوع باعث سرشكستگی و شرمندگی شما و سایر اعضای خانواده می شود

١0-  دروغ گفتن به دیگران از جانب فرد معتاد برای حفظ آبرو یا سرپوش گذاشتن بر روی رفتار او.

١١- نادیده گرفتن و صحبت نکردن درباره مشکل اعتیاد او به دلیل ترس و وحشت از واکنش های ناخوشایندی که فرد معتاد از خود نشان می دهد.

 

اثرات حمايت ناسالم بر خانواده

 

١. قربانی اعتیاد شدن

وقتی یکی از اعضای یک خانواده معتاد است، زندگی سایر اعضای آن خانواده نیز به علت توجه بیش از حد به فرد معتاد از حالت عادی و طبیعی خارج می شود. همه اعضای خانواده به نوعی تحت تاثیر عواقب ناگوار بیماری اعتیاد قرار گرفته و از خود واکنش نشان می دهند و زندگی شان به نحوی مختل می شود. برخی از آنها کاملاً زندگی شخصی خود را به دست فراموشی سپرده و همه وقت و انرژی خود را برای نجات فرد معتاد صرف می کنند. بعضی معتاد بودن عزیزشان را انکار کرده و همه تلاش خود را برای وانمود كردن اين كه در خانواده هيچ مشكلی وجود ندارد صرف می كنند. برخی دیگر از اعضای خانواده با خشم و عصبانیت به اعتیاد عزیزشان واکنش نشان داده و برای وادار کردن فرد معتاد به قطع مصرف مواد و تبدیل شدن به یک عضو ایده آل در خانواده، همواره در حال جنگ و جدال می باشند. نکته مهم این است که همه این تلاش ها در واقع نوعی حمايت ناسالم به شمار آمده  و هیچ تاثیر مثبتی در متمایل شدن فرد معتاد به بهبودی نخواهد داشت.

حمايت ناسالم از جمله عواملی است كه نشان می دهد بيماری اعتياد تا چه حد در زندگی بقيه اعضای خانواده نیز تاثیر می گذارد. وقتی اعضای خانواده به زندگی تلخ و ناسالمی که در کنار عضو معتاد خانواده دارند عادت کرده و همه رفتارهای ناپسند و عذاب آور او را تحمل می کنند، ناخودآگاه نشان می دهند که بيماری اعتياد زندگی آنها را نیز تحت تاثیر قرار داده  و آنها را هم در دام خود گرفتار کرده است. علت اصلی حمايت ناسالم از فرد معتاد این است که اعضای خانواده تصور می کنند که قدرت آنرا دارند که با مهر و محبت یا تنبیه و مجازات، عزیز معتادشان را مجبور به قطع مصرف مواد و ترک اعتیاد کنند. همین تصورات باطل، باعث می شود که اعضای خانواده به شدت خود را درگیر زندگی و اعتیاد فرد معتاد کرده و با این کار خودشان نیز بیشتر و بیشتر گرفتار تبعات ناگوار این بیماری می شوند. کمک های شما به فرد معتاد به منظور نجات دادن او از این بیماری، در واقع نشان می دهد كه خود شما نیز در دام اعتياد او گرفتار شده و دچار یک طرز فکر ناسالم شده اید.  همانطور که در قدم دوم برنامه های حمایت از خانواده توضیح داده می شود، اعضای خانواده فرد معتاد به اشتباه خیال می کنند که با کمک کرده به فرد معتاد، می توانند او را از دام بیماری اعتیاد رها کنند. با آن که بارها و بارها ثابت شده است که کمک های آنها به عزیز معتادشان نتیجه ای جز شکست به همراه نداشته است اما آنها باز هم به حمايت های ناسالم خود ادامه می دهند. اين طرز فكر و رفتارهای اعضای خانواده نه تنها فرد معتاد را به ادامه مصرف مواد ترغیب می کند، بلکه به كيفيت زندگی خودشان و اطرافیانشان نيز آسیب می رساند.

 

٢. زندگی در بحران

هیچ کس ادعا نمی کند که زندگی در کنار یک فرد معتاد کار آسانی است. بیشتر اوقات اعضای خانواده به طور  غریزی به فرد معتاد کمک می کنند و یا  نوع كمكشان بر اساس مطالبی است كه ازفرهنگ و جامعه خود ياد گرفته اند. بعضی از اوقات نیز چاره ای ندارند جز اینکه برای حل و فصل مشکلات و بحران ها به فرد معتاد کمک کنند. آنها ناچار می شوند برای پیشگیری از متلاشی شدن کانون خانواده هر کاری که از دستشان بر می آید را انجام دهند. مثلا هنگامی که حکم دادگاه برای توقیف خانه ای که شما برای آزادی عزیز معتادتان گرو گذاشته اید به شما ابلاغ می شود، شما چاره ای ندارید جز این که همه پس انداز خود که سال ها برای جمع آوری آن زحمت کشیده بودید را برای حفظ خانه خود هزینه کنید. یا مثلا  زمانی که  فرزند معتاد شما در زندان است، ناخود آگاه همه فکر و خیال شما این است که هر چه زودتر او را از زندان آزاد کنید. دست برداشتن از اين نوع كمك ها فرایندی است که به مرور زمان ياد خواهید گرفت. خودداری کردن از حمایت ناسالم کار بسیار سختی است و هیچ خانواده ای نمی تواند این کار را صد در صد درست انجام دهد. هر خانواده ای با توجه به شرایطی که در آن قرار دارد باید برای خود تصميم بگيرد که چگونه می تواند به طور سالم و موثر به عزيز معتادش کمک کند. در بیشتر اوقات اعضای خانواده زمانی کاملا رفتارشان را تغييرمی دهند كه متوجه شوند تمام كمك هايشان به فرد معتاد بيهوده و بی نتیجه بوده است  و آن وقت است  كه برای نجات دادن زندگی خودشان، از حمایت های ناسالم دست بر می دارند.  خبر خوب و اميدوار كننده اين است كه اعضای خانواده با خودداری کردن از كمك های ناسالم به عزيزمعتادشان هم او را برای پاك شدن تشويق می كنند، و هم زندگی خودشان را از تاثيرات ويرانگر بيماری اعتياد پاك می سازند.

 

٣. زندگی با شرم و ترس

اعتیاد بیماری است که با شرمساری و سرافکندگی فراوان همراه است. همانطور که فرد معتاد اعتیاد خود را انکار می کند، اعضای خانواده او نیز وجود اعتیاد در بین اعضای خانواده را انکار می کنند. اعتراف کردن به اینکه یکی از اعضای خانواده شما معتاد است کار بسیار دشواری است، چون این موضوع خصوصاً در جوامع و فرهنگ هائی که اعتیاد یک مشكل رفتاری و اخلاقی محسوب می شود، مانند یک ننگ بر پيشانی آن خانواده محسوب می شود. . اعضای خانواده از آن بیم دارند که خوشنامی و آبروی آنها بر اثر ننگ ناشی از اعتیاد یکی از اعضای خانواده از بین برود و به همین علت در بسیاری از مواقع برای پنهان ماندن اعتیاد او، اقدام به حمایت ناسالم از او می کنند.  گاهی نیز احساس گناه و مقصر دانستن خود در قبال معتاد شدن عضو معتاد، موجبات حمايت ناسالم اعضای خانواده را فراهم می کند. مثلا بعضی از والدین تصور می کنند که معتاد شدن فرزند آنها در واقع تقصیر آنها بوده و آنها بوده اند که با تربیت نادرست فرزندشان موجبات اعتیاد او را فراهم کرده اند و اکنون نیز به همین دلیل اقدام به کمک کردن به او می کنند. لازم است از خودتان بپرسید که آیا در صورتیکه فرزند شما به بیماری دیگری غیراز اعتیاد مبتلا بود،  آيا شما از ناخوش بودن او احساس خجالت و شرمندگی می کردید و سعی در پنهان کردن بیماری او داشتید؟ اگر اعضای خانواده این واقعیت را بپذیرند که اعتیاد نیز نوعی بیماری است، در آنصورت راحت تر می توانند خود را از چنگ بسیاری از بدبختی هایی که حمايت ناسالم برای آنها بوجود آورده است نجات دهند.          

 

٤. زندگی در انکار   

اگر واقعاً می خواهيد به عزيز معتادتان كمك كنيد و يا او را به ترک و بهبودی از اعتياد تشويق كنيد، قبل از هر کاری باید از انگیزه خودتان برای کمک به او اطمینان حاصل کنید. گفته می شود اعتياد تنها بيماری است كه همه اعضای خانواده وجود آن را انكار می كنند. فرد معتاد به این دلیل اعتیاد خود را انکار می کند چون اگر به معتاد بودن خود اعتراف کند، مجبور به ترک اعتیاد و تغییر دادن راه و روش زندگی خود می شود. اعضای خانواده نیز به این علت اعتیاد عزیزشان را انکار می کنند چون وانمود کردن اینکه از یک زندگی خوب و ایده آل  برخوردار هستند بسیار راحتر و آسان تر از قبول اين حقيقت است كه يكی از اعضای خانواده آنان معتاد شده و زندگی سایر اعضای خانواده را نيز سردرگم و آشفته کرده است. اعتراف كردن به وجود بیماری اعتیاد در خانواده به این معنی است که زندگی همه اعضای آن خانواده نیز تحت تاثير تحت تاثیر قرار گرفته و آنها باید برای بهبودی از تاثیرات اين بيماری رفتارهای خود را تغيیر دهند. به این ترتیب، انکار کردن اعتیاد در خانواده، ظاهراً در کوتاه مدت به نفع همه اعضای خانواده است. اما پس از چند سال حمايت ناسالم از فرد معتاد، اعضای خانواده چاره ای جز اعتراف کردن به اين موضوع ندارند؛ چرا كه زندگی خودشان هم به خاطر اين نوع حمايت ها، شكل جنون آميز و عذاب آوری به خود گرفته است. در اين مرحله است که تاریکی و سیاهی بر کانون خانواده سایه می اندازد و آنها ديگر نمی توانند وجود این بیماری را انکار کنند. بارها و بارها به تجربه ثابت شده است که اگر اعضای خانواده واقعاً و از صمیم قلب می خواهند که به عضو معتاد خانواده کمک کنند و زندگی خود را نیز از تباهی و سیاهی خارج کنند باید اعتراف کنند که در برابر بیماری اعتیاد کاملاً ناتوان هستند و قدرت آنرا ندارد که عزیز معتادشان را وادار به قطع مصرف مواد مخدر کنند. تنها از طریق اقرار به این واقعیت تلخ  و دست کشیدن از حمایت های ناسالم است که اعضای خانواده می توانند از تاثيرات بيماری اعتياد بر زندگيشان بهبود پيدا  كنند. اعضای خانواده  با اقراربه عجز و ناتوانی خود در برابر بیماری اعتیاد شهامت آن را پیدا می کنند که از حمایت های ناسالم خود دست برداشته و بپذیرند که این خود فرد معتاد است که باید برای پاک شدن از خود تمایل نشان دهد و در این راه قدم بردارد

 

٥. زندگی در تباهی

زمانی که اعضای خانواده همه وقت و انرژی خود را برای حل مشکلات و مسائلی که فرد معتاد ایجاد کرده است صرف می کنند، آسایش و سلامت زندگی خود را از دست می دهند. همان طور که برای فرد معتاد تهیه و مصرف مواد خودش به یک کار تمام وقت تبدیل شده و باعث می شود تا او دیگر نتواند برای سایر مسئولیتهای زندگی اش نظیر کار، خانواده و یا حتی بهداشت فردی اهمیتی قائل شود، حمایت ناسالم نیز خود باعث می شود تا حمایت کنندگان دیگر نتوانند برای سایر الویت های زندگیشان اهمیتی قائل شده و به آنها رسیدگی نمایند. آنها برای رها كردن عزيز معتادشان از دست اعتياد، زندگی خودشان را به دست فراموشی می سپارند و همین موضوع باعث آشفتگی و سردرگمی زندگیشان می شود. یکی از مهمترین رهنمودهائی که در انجمن های 12 قدمی حمایت از خانواده همیشه روی آن تاکید می شود این است که “زندگی خودتان را در اولويت قرار دهيد.” زمانی که خانواده بپذیرد که یکی از اعضای آن از یک بیماری مزمن رنج می برد و تنها خودش مسئول درمان کردن آن می باشد، و آنها به هیچ وجه نمی توانند او را وادار به ترک اعتیاد و آغاز کردن مسیر بهبودی بکنند،  خواهند توانست که از تلاش کردن برای نجات او دست بردارند. هر چند قبول این مسئله برای اعضای خانواده بسیار دشوار است ولی پذيرش این واقعيت موجب می شود تا به محدويت ها و ناتوانی ها خود پی برده و بتوانند  وقت و انرژی خود را صرف بالا بردن كيفيت زندگی خودشان كنند. موضوع جالب توجه این است که با این کار احتمال اینکه عضو معتاد خانواده نیز به فکر پذیرفتن مسئولیت بیماری اعتیاد خودش بیافتد بیشتر می شود. زمانی که عضو معتاد خانواده بداند که اعضای خانواده ديگر مثل گذشته همه زندگی خود را صرف کمک کردن به او نمی کنند،  از این کار آنها عصبانی و خشمگین شده و اما بالاخره می فهمد که اگر می خواهد زندگی بهتر و سالم تری داشته باشد، خودش باید برای ترک اعتیاد و آغاز کردن مسیر بهبودی دست به کار شود.

 

 چگونگی خودداری از حمايت ناسالم

در اینجا پیشنهاداتی درباره چگونگی خودداری کردن از حمايت ناسالم از عزیز معتادتان ارائه شده است:

 

١- از انجام کارهائی که فرد معتاد خودش می تواند انجام دهد خودداری کنید.

٢- مسئولیت پاك شدن و بهبودی او را برعهده نگیرید.

٣- از دادن پول به وی که او را قادر به  خرید مواد می کند خودداری کنید.

٤- از پرداخت هزینه های زندگی وی خودداری کنید چون باعث می شود تا او مصرف مواد را راحت تر ادامه بدهد.

٥- مسئوليت های زندگی و سلامتی را برعهده خودش بگذارید.

٦- از پرداخت بدهی های او به دوستان، اقوام، یا فروشندگان مواد خودداری کنید.

٧- از دروغگوئی در مورد اعتیاد او و یا  سرپوش گذاشتن بر روی این بیماری و عواقب آن خودداری کنید.

٨- از توجیه کردن و یا نادیده گرفتن رفتارهای ویرانگر فرد معتاد از جمله ایراد گرفتن ها، پرخاشگری ها و خشونت های او خودداری کنید.

٩- اجازه ندهید که در محیط خانه و یا در حضور اعضای خانواده مواد مصرف کنید.

١٠- از تهدید کردن او خودداری کنید، ولی در عین حال برای رفتارهای ویرانگر او حد و مرز تعیین کرده و در مورد آنها به هیچ وجه کوتاه نیایید.

١١- همیشه انگیزه خود برای کمک به عضو معتاد خانواده را ارزيابی كنيد و از خودتان بپرسید که آیا کمک های شما وی  را به پاک شدن تشویق خواهد کرد؟ یا بلعکس باعث خواهد شد تا او راحت تر به مصرف مواد ادامه دهد.