ارسال شده در: 1394/3/16 از دسته مطالب: عمومی
اعتياد نوعی بيماری است كه اغلب خانواده فرد معتاد را به مرز فروپاشی می كشاند، ثبات و آرامش خانه را بر هم می زند، اتحاد و يكدلی بين اعضای خانواده را از بين می برد، سلامت جسمی و روانی آنها را به خطر می اندازد، مشكلات مالی ايجاد می كند و شور و شوق را از خانواده می گيرد. اعتياد می تواند زندگی خانواده را كاملاً مختل كند و مشكلات زيانباری به وجود بیاورد كه تا پايان عمر ادامه پيدا کنند و به همين خاطر است كه از اعتیاد به عنوان بيماری خانودگی یاد می شود.
· تاثیرات اعتیاد بر كودكان
· تاثیرات اعتیاد بر همسر
· هم وابستگی و حمایت ناسالم
· بهبودی از تاثیرات ویرانگر اعتیاد
بيماری اعتياد خانواده فرد معتاد را نیز به شكل های متفاوتی تحت تاثير قرار می دهد. فرد معتاد با نوعی بیماری دست به گریبان است كه تا پايان عمر وی را به حال خود رها نكرده و زندگی او را به خطر خواهد. این بیماری بدون چون و چرا آبرو و حيثيت، اموال و دارایی ها و روابط شخصی فرد معتاد را به باد خواهد داد و سرنوشتی جز جنون، زندانی شدن و یا مرگ برای وی رقم نخواهد زد. اعضای خانواده فرد معتاد نيز از کودک و نوجوان گرفته تا همسر، برادر یا خواهر، پدر و مادر یا بستگان و دوستان نیز به شدت از بیماری اعتیاد یکی از اعضای خانواده رنج خواهند برد. بیماری اعتیاد هم زندگی فرد معتاد و هم اعضای خانواده وی را تهدید کرده و به ويرانی می كشاند.
تاثيرات اعتیاد بر كودكان
یک فرد معتاد می تواند زندگی سایر اعضای خانواده خود را کاملاً از هم گسيخته نموده وآسیب هایی ایجاد کند که اثرات آن تا پایان عمر باقی بماند. بیماری اعتیاد یکی از والدین، نه تنها زندگی خود آن ها را به ویرانی می کشد، بلکه اثرات بسیار شدیدی نیز بر روی فرزندان آنها می گذارد. در ادامه تعدادی از اثرات مخرب بيماری اعتياد بر روی فرزندان پدر یا مادر معتاد شرح داده شده است:
بسیاری از کودکانی که والدین معتاد دارند از عوارض و کمبودهائی چون عدم اعتماد به نفس کافی، تنهایی، احساس گناه، ناامیدی و درماندگی، نگرانی از رها شدن به حال خود و افسردگی مزمن رنج می برند. بسیاری از کودکان خود را مقصر و مسئول مشکلات والدین خود دانسته و فکر می کنند که آنها باعث شده اند تا پدر یا مادر و یا هر دو آنها معتاد شوند. بيشتر فرزندان افراد معتاد به خاطر اينكه پدر یا مادرشان همواره بر مصرف مواد متمرکز بوده و عشق و محبت کافی را به آنها نداده و از تامین کردن نیازهای عاطفی آنان غافل بوده اند، در سنین بزرگسالی بیشتر به سمت اعتیاد به مواد، یا اعتیادهای رفتاری گرایش پیدا می کنند تا از این طریق بتوانند نیازهای ارضا نشده خود را برطرف کنند.
کودکان خردسال والدین معتاد ممکن است دچار کابوس و خواب های آشفته شده یا دچار شب ادراری شده و بی اختیار گریه کنند. این احتمال نیز وجود دارد که آنها دوستی برای خود نداشته و به همین دلیل از رفتن به مدرسه نیز وحشت داشته باشند. فرزندان بزرگسال تر ممکن است از عوارض ناشی از افسردگی مانند وسواس برای نشان دادن شخصیتی کامل و بی نقص، جمع کردن چیزهای بیهوده و بی مصرف، دوری کردن از دیگران یا كمرويی بیش از اندازه رنج ببرند. مطالعات نشان می دهد به دلیل این کهفرزندان افراد معتاد فکر می کنند که با دیگران تفاوت دارند، شخصیت ضعیفی از خود به نمایش گذاشته و رفتاری شبیه به والدین معتادشان از خود بروز می دهند. فرزندان نوجوان والدین معتاد نیز ممکن است دچار انواع ترس های شديد و اضطراب شوند.
فرزندان والدین معتاد در بیشتر مواقع در مدرسه مشکل دارند. محیط نابسامان و متشنج خانه باعث می شود که فرزندان نتوانند درس بخوانند و تکالیف خود را انجام دهند. این احتمال نیز وجود دارد که آنها به علت ناتوانی در بیان کردن نیازها و خواسته هایشان، با مشکلات و افت تحصيلی روبرو شوند. اغلب فرزندانی که والدین آنها معتاد هستند، در محیط مدرسه نمی توانند با معلمان و همکلاسی های خود ارتباط برقرار کنند. آنها معمولاً مردود شده و پس از درجا زدن پی در پی در یک دوره تحصيلی، عاقبت ترک تحصیل می کنند.
برخی از فرزندان والدین معتاد، به عادت هایی مثل دروغگویی، دزدی ، دعوا کردن و فرار از مدرسه روی می آورند. این گونه کودکان در محیطی بسیار آشفته و نابسامان زندگی می کنند. آنها نمی دانند که والدین معتاد آنها چه رفتاری ازخود نشان خواهند داد و نمی توانند رفتار والدین خود را پیش بینی کنند، به همین دلیل نمی دانند که خودشان باید چه رفتاری داشته باشند. آنها خود را مسئول معتاد شدن والدین خود دانسته و فکر می کنند که اگر رفتار خوبی داشته باشند و خوب درس بخوانند می توانند والدین خود را از مصرف مواد منصرف کنند. آنها برای دفاع از خود کارهای خطرناک و خشونت آمیزی انجام می دهند. جلب رضایت دیگران و نشان دادن رفتاری بسیار خوب ازجمله اقدامات دیگری است که آنها برای در امان ماندن از خشم والدین خود انجام می دهند. بیشتر کودکانی که والدین معتاد دارند از اینکه نمی توانند پدر و مادر خود را از مشکلات ناشی از اعتیاد نجات دهند احساس گناه می کنند.
به دلیل همراه بودن اعتیاد با جرم و خشونت ، در خانواده هایی که اعضای آن معتاد هستند رفتارهایی همچون داشتن روابط جنسی با محارم و نزديكان، تجاوز، فحاشی، بدرفتاری و کتک زدن رواج دارد. قربانیان تجاوز و روابط جنسی نامشروع، خودشان را مسئول بلاهایی می دانند که بر سرشان آمده است؛ وبه دلیلاحساس گناه، شرمندگی و ناامیدی که دچار آن هستند و برای فرار از رنج و عذابی که تحمل می کنند، ممکن است خودشان نیز به مصرف مواد مخدر متوسل شوند. فرزندان افراد معتاد از لذت های معمول کودکانه محروم هستند و اگر به مشکلات آنها در همان دوران کودکی رسیدگی نشود بعدها در زندگی با مشکلات فراوانی روبرو خواهند شد. همچنین برخی از فرزندان اعتیاد در سنین بسیار پایین به روابط جنسی نامشروع روی می آورند و به همین دلیل با اتفاقاتی چون بارداری های ناخواسته و یا ابتلا به بیماریهای مسری مانند ایدز و هپاتیت مواجه شوند.
فرزندانی بزرگسالی که والدین آنها معتاد هستند، به دلیل بزرگ شدن در یک خانواده معتاد، اغلب از درک و شناخت ریشه مشکلات و گرفتاری های خود عاجز هستند. بسیاری از آنها دچار مشکلاتی مانند افسردگی، پرخاشگری و بی قراری می شوند. بررسی ها نشان داده است که اغلب آنها به مصرف انواع داروهای روانگردان روی آورده و نمی توانند به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کنند. غالبا آنها نیز مانند والدینشان افرادی شکست خورده و درمانده هستند که در بیشتر مواقع شغل های پیش پا افتاده برای خود انتخاب می کنند و تقریباً همه آنها نوعی برداشت منفی از خودشان دارند. فرزندان بزرگسال والدین معتاد احساس می کنند که افرادی بی ارزش و پر از عيب و نقص هستند. آنها ممکن است در زندگی زناشوئی خود نیز با مشکل روبرو شوند؛ چراکه پدر یا مادر معتاد آنها فرد بی مسئولیتی بوده است که از تامین نیازهای اولیه فرزندانش خودداری کرده است.
بسیاری از فرزندان بزرگسال والدین معتاد به علت تجربه های تلخی که از اعتماد کردن به دیگران داشته اند، قادر به برقراری روابط دوستانه و نزدیک با دیگران نیستند. آنها فکر می کنند اگر به دل ببندند یا عاشق کسی شوند این شخص نیز همانطور که والدین معتادش به او آزار رسانده است در آینده به وی آسیب خواهد رساند. متاسفانه تحقیقات نشان می دهند که بسیاری از فرزندان بالغ والدین معتاد اغلب با کسانی روابط نزدیک برقرار می کنند که معتاد هستند یا به نوعی از آنها سوء استفاده می کنند.
احتمال گرايش به اعتياد در فرزندان بزرگسال افراد معتاد، چهار برابر بیشتر از فرزندان بزرگسال والدین غیر معتاد می باشد. باید توجه داشت که عوامل ژنتیکی و ناتوانی در برخورد صحیح با اضطراب و تشویش نیز از جمله عواملی هستند که در معتاد شدن فرد موثر هستند.
تاثیرات اعتیاد برهمسر
بیماری اعتیاد اثرات منفی بسیار زیادی بر همسر فرد معتاد می گذارد. همسر فرد معتاد نیز ممکن است به احساساتی چون: دلسوزی به حال خود، گوشه گیری و انزوا، خودداری از مشارکت در اجتماع، احساس تنفر، افسردگی، خستگی مفرط و بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی دیگر مبتلا شود. در بسیاری از مواقع همسر فرد معتاد مجبور می شود که هم نقش پدر را بازی کند و هم مسئولیت مادر بودن را بر عهده بگیرد. فردی که همسرش معتاد است در واقع مسئولیتی را که باید والدین بطور مشترک بر عهده بگیرند به تنهائی بر دوش می کشد؛ و بنابراین ممکن است از خود ناسازگاری نشان داده، دائما شکایت کرده و یا نسبت به فرزندان بی توجه باشد.
مواجه شدن با مشکلات اقتصادی و مالی از دیگر مسائلی است که همسر یک فرد معتاد با آن روبرو می شود. ممکن است او به علت مبالغ زیادی که خرج مواد مخدر می شود یا بیکار شدن همسرش، از بسیاری از امکانات زندگی محروم شود. در بيشتر موارد همسر معتاد راه های ديگری برای رفع احتياجات مالی خود پيدا می كند. به عنوان مثال او ممكن است همزمان به ٢ يا ٣ كار مختلف مشغول شود. ممكن است از خانواده خود تقاضای کمک کرده و یا برای تامین معیشت خانواده خود اقدام به دزدی کردن از دیگران بکند. ممكن است اشیای قيمتی و يا اثاثيه منزل خود را بفروشد تا از اين طريق بتوانند چرخ زندگی را بگرداند. در بعضی موارد ممکن است اقدام به قرض کردن، وام گرفتن و یا نزول کردن پول نموده تا بتواند شكم خود و فرزندانشان را سیر كند. اگرچه ممكن است برخی از این مثال ها افراطی به نظر برسند، ولی روشهايی هستند كه ممکن است در شرایط استیصال، همسر یک فرد معتاد برای كسب درآمد انجام دهد.
اعتیاد یکی از مهمترین علت های طلاق می باشد. مطالعات انجام شده بر روی خانواده های معتادان نشان می دهد که اختلافات خانوادگی و زناشوئی اغلب به دلیل بیماری اعتیاد به وجود می آیند. در عین حال همین بررسی ها نشان می دهد که همسر و یا حتی فرزندان فرد معتاد نیز ممکن است در معتاد شدن فرد یا تشدید اعتیاد وی تاثیر گذار باشند. برخی از خانواده ها برای این که کانون خانواده از هم پاشیده نشود و برای جلوگیری از بروز مشکلات جدی خانوادگی، به فرد معتاد اجازه می دهند که به مصرف مواد ادامه دهد.
انکار کردن از جمله مهمترین مسائلی است که معتادان و اعضای خانواده آنها با آن روبرو هستند. اعضای خانواده برای توجیه کردن یا منطقی نشان دادن اعتیاد عضو معتاد، وجود مشکل را انکار می کنند. انکار کردن در مراحل اولیه قابل درک است، چراکه هر خانواده ای خواهان حمایت از اعضای خود می باشد. با این حال، زمانی می رسد که انکار کردن زندگی اعضای خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد. وقتی اعضای خانواده، اعتیاد فردی که کاملاً واضح و مشخص است را انكار کرده و از درخواست کمک خودداری می کنند، این رفتار آنها ممکن است تاثیرات منفی فراوانی روی فرزندان خانواده بگذارد.
همسر فرد معتاد نیز گاهی از فرط عصبانیت و یا به دلیل تنفر و انزجار از همسر خود به مصرف مواد مخدر، الکل و یا قرص های آرام بخش روی می آورد، و یا نسبت به فرزندان خود خشونت ورزیده و اقدام به تنبیه بدنی آنها می نماید. در نهایت زمانی که اثرات مخرب بیماری اعتیاد بر روح و روان وی چیره شود به نحوی که خود را تنها و بی پناه بپندارد و نتواند مصائب و مشکلات پیش رو را تحمل کند، ممکن است دست به خودکشی زده تا خود را از عذاب این بیماری خلاص نماید.
هم وابستگی و حمایت ناسالم
در بسیاری از مواقع اعضای خانواده فرد معتاد، همانند یک برده در خدمت بیماری اعتیاد قرار گرفته و خود نیز به نوعی به بیماری اعتیاد وابستگی پیدا می کنند که به این حالت هم وابستگی گفته می شود. به بیان دیگر، هم وابستگی نوعی اعتیاد ناخودآگاه به رفتارهای غیرمتعارف یک فرد دیگر است. در بيشتر مواقع فردی كه به ديگری وابسته می شود و تحت كنترل وی قرار می گیرد، برای نيازها و خواسته های شخصی خود اهميت كمتری قائل شده و همه تلاش خود صرف برآورده کردن نیازهای دیگران می نماید. بسیاری از معتادان در دوره های کوتاهی مصرف مواد را متوقف می کنند و در این دوره حالت و رفتار خوبی از خود نشان می دهند و همین کار باعث می شود تا كسی كه به فرد معتاد وابستگی متقابل دارد (مثلاً همسر معتاد) اميدوار شده و تصور کند که مشکل وی برطرف شده است. اعضای خانواده فرد معتاد که به وی وابسته هستند همه تلاش خود را می کنند تا معتاد بودن وی را مخفی کرده و اعتبار و آبروی خانواده را حفظ کنند و تصویری از یک خانواده کامل و بی عیب و نقص از خود به نمایش بگذارند. همسر و فرزندان فرد معتاد معمولاً سعی می کنند که با کسی دوست نشده و کسی را با خود به خانه نیاورند، تا مشکلات ناشی از اعتیاد یکی از اعضای خانواده مخفی بماند.
افراد وابسته در خانواده فرد معتاد به طور ناخواسته به مددکار یا حمایت كننده ناسالم تبدیل می شوند. حمایت كننده ناسالم به کسی گفته می شود که نمی خواهد اعتياد فردی را كه برايش عزيز است بپذیرد و به همين دليل آن را انكار کرده و تلاش می كند تا مشكلات ناشی از اعتياد عزيزش را برطرف كند. برای مثال او وظایف و مسئوليت های فرد معتاد را بر عهده می گيرد و كارهائی كه خود معتاد بايد انجام دهد را برايش انجام می دهد. اين شخص همه تلاش خود را به كار می بندد تا نشان دهد كه عزيزش هيچ مشكلی ندارد و برای اينكه ديگران و مخصوصاً افرادی كه با فرد معتاد سروكار دارند (برای مثال مسئولين مدرسه، مديران، همكاران وی) متوجه اعتياد او نشده و برايش گرفتاری ايجاد نشود خراب كاری های او را تصحيح كرده و حتی اقدام به دروغ گفتن می کند. حمايت های ناسالمی كه اعضای خانواده از فرد معتاد می کنند، باعث می شود تا وی راحت تر به اعتياد خود ادامه دهد.
بهبودی از تاثیرات ویرانگر اعتیاد
علاوه بر انجمن هایی چون انجمن معتادان گمنام كه یک برنامه بهبودی و حمايتی به فرد معتاد ارائه می كنند، اعضای خانواده معتاد نیز به حمايت و بهبودی نياز دارند تا بتوانند به ترميم خرابی هايی كه در اثر اعتياد عزيزشان در زندگی آنها به وجود آمده پرداخته و احترام و اعتماد به نفس از دست رفته خود را باز یابند و یک زندگی توام با كاميابی و خوشبختی را دوباره تجربه كنند. انجمن نارانان (Nar-Anon) ، انجمن الانان (Al- Anon) و انجمن خانواده های گمنام (FA)، گروه های موفق 12 قدمی هستند كه از اعضای خانواده معتادان پشتیبانی و حمایت می کنند. اين انجمن های خانواده متشکل از اعضایی هستند که مصرف مواد مخدر يا روان گردان و یا داشتن اعتیادهای رفتاری يكی از اعضای خانواده یا دوستانشان، زندگی آنها را مختل و دچار مشكل كرده باشد. هدف اين انجمن ها کمک کردن به خانواده و نزدیکان افرادی است که يا درحال حاضر معتاد هستند و یا در گذشته درگیر مشکل مواد مخدر بوده اند. این کمک ها از طریق فراهم نمودن حمایت متقابل و ایجاد فضایی که بشود در آن تجربيات و تشويش های خود را با ديگران در ميان گذاشت، در اختيار اعضای خانواده فرد معتاد قرار داده می شوند. در فضای گروهی، اعضا یاد می گیرند که چطور مشکلی که زندگی شان را غير قابل اداره نموده و به آشفتگی کشیده است را حل كنند. حضور در جلسات حمایت از خانواده معتادان به اعضا کمک می کند تا نگرش و طرز برخورد صحیح و یکنواختی را نسبت به یک معتاد در پيش بگيرند. این طرز فکر، اغلب اعضا را آگاه می کند که شخص معتاد برای زندگی بدون مواد مخدر به كمك و حمايت سالم نیاز دارد. تجربه نشان داده است که ماهیت بیماری اعتیاد به گونه ای است که عواقب و مشکلات آن گریبانگیر همه اعضای خانواده می شود. اعضای خانواده نيز گاها افكار و تصميمات نادرست دارند و در نتيجه در زندگی خود دائما با شكست مواجه می شوند. مثلاً ممکن است خانواده فرد معتاد، به خاطر اعتياد يكی از اعضا ، فرزندشان را به ازدواج ناخواسته مجبور کنند. ممكن است آنها بخاطر تاثيرات اعتياد فرزندانشان را از تحصيل منع کرده و اجازه رفتن به مدرسه را به وی ندهند، و یا حتی ممكن است که به خاطر حفظ آبرو شهر و ديار خود را ترك کرده يا شغل خود را تغییر دهند.
برای کمک به کودکان خانواده های معتاد نیز انجمن های 12 قدمی گمنام همچون الاتين ( Al-Ateen ) و ناراتين (Nar-Ateen ) تاسیس شده اند. همه گروه های حمايت از خانواده های افراد معتاد بر اساس 12 قدم الکلی های گمنام بنا نهاده شده است و هدف آن ها اين است كه اعضای خانواده معتاد بدانند كه آنها نه تنها مسئول اعتياد اعضای خانواده و نزدیکان خود نيستند بلكه هيچ قدرتی نیز برای كنترل فرد معتاد ندارد. دراين انجمن ها به اعضای خانواده معتادان ياد داده می شود كه چه فرد معتاد بهبودی پيدا بکند یا نکند، خانواده وی می توانند برای خودشان يك زندگی سالم و طبیعی داشته باشند. هدف اصلی این گروه ها کمک به اعضای خانواده افراد معتاد برای درک این واقعیت است که آنها مسئول اعتياد عزيزانشان و مشكلاتی که فرد معتاد از آنها رنج می برد نيستند و این که بهبودی اعضای خانواده ارتباطی به بهبود پیدا کردن و پاک شدن فرد معتاد ندارد.
بیماری اعتیاد، همه اعضای خانواده، از کودکی که هنوز به دنیا نیامده است، تا همسر فرد معتاد را تحت تاثیر قرار می دهد. بهبودی از تاثیرات ویرانگر بیماری اعتیاد روندی است که به فرد معتاد محدود نمی شود بلکه اعضای خانواده را نیز در بر می گیرد. خوشبختانه بسیاری از اعضای آسیب دیده خانواده های معتادان با استفاده از کمک ها و حمایت های گروه هایی همچون انجمن های حمایت از خانواده معتادان توانسته اند رخم های خود را التيام بخشيده و به زندگی عادی بازگردند.
برای آشنايی اعضای خانواده افراد معتاد، در قسمت بهبودی خانواده اطلاعات بسياری در خصوص نحوه بهبودی اعضای خانواده معتادان با استفاده از ابزارها و برنامه های 12 قدمی ارائه شده است. اعضای خانواده به وسیله ابزارهای بهبودی برنامه های 12 قدمی ياد می گيرند كه چطور می توانند دست از كنترل معتاد برداشته و بين او و رفتارهای ناشايست او تمایز قائل شوند. آنها ياد می گيرند كه چطور با كمك گرفتن از يك نيروی مافوق و سپردن اراده و زندگيشان به دست او می توانند روال جديدی برای حل مشكلات خود در زندگی را آغاز نمايند و بدین ترتیب از احساس ناتوانی و استیصال فاصله گرفته و یک زندگی جدید سرشار از آرامش و آزادی را تجربه کنند.
منبع: hamrah.co